کد خبر: ۱۵۹۸
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۳۶
پپ
صفحه نخست » کاشانه


مریم کمالی‌نژاد

در چندماه اخیر اغلب مردم ایران با مسأله زلزله درگیر بوده‌اند، چه به طور مستقیم مانند مردم کرمانشاه، کرمان و تهران و چه غیرمستقیم از طریق دنبال کردن اخبار مربوط به زلزله‌زدگان و کمک به آن‌ها. به هر حال زلزله مسأله‌ای است که در هفته‌های گذشته تیتر اخبار بوده است و قطعا کودکان نیز از طریق تلویزیون یا حرف‌های بزرگ‌ترها در جریان قرار گرفته‌اند و یا اینکه خودشان مستقیما در شهرهای زلزله زده بوده و با آن روبرو شده‌اند. کودکان زلزله زده دچار مشکلات روحی از قبیل افسردگی، استرس، فوبیا و... می‌شوند که روان‌شناسان پس از حادثه سعی می‌کنند با حضور در مکان‌های زلزله زده آن‌ها را مورد درمان قرار داده تا به تدریج مشکل آن‌ها مرتفع شود. صحبت کردن و برخورد با کودکان زلزله زده بخشی از مسأله اما عمده صحبت ما درباره کودکانی است که با واژه زلزله روبرو می‌شوند و سؤالاتی برایشان پیش می‌آید و حتی باید آمادگی وقوع این پدیده طبیعی را داشته باشند. چطور درباره زلزله به کودکان توضیح دهیم، چطور استرس و ترس آن‌ها را مدیریت کنیم و چگونه آن‌ها را برای لحظه وقوع اتفاق و نجات جان شان آموزش بدهیم. در ادامه به این سؤالات پاسخ خواهیم گفت.

مرگ دختربچه‌10 ساله

هفته‌گذشته تهران لرزید و با این‌که زلزله خسارات و تلفاتی نداشت اما دختربچه‌10 ساله به دلیل استرس جان خود را از دست داد. این حادثه غم‌انگیز ما را بر آن داشت تا درباره استرس در کودکان صحبت کنیم.

استرس در کودکان

نشانه‌های استرس در کودکان با بزرگ‌سالان متفاوت است. کودکان زمانی که دچار استرس می‌شوند با انگشت مکیدن، ناخن جویدن، گریه و پرخاشگری و... حال بد خود را نشان می‌دهند. مسأله مهم این است که کودکان قدرت تحلیل ندارند، تجربه و اطلاعات ویژه‌ای ندارند، تمام اطلاعاتشان را از طریق ما و یا وسایل ارتباط جمعی به دست آورده‌اند. اگر کودکی بیش از اندازه در جریان اخبار زلزله قرار گرفته است، محتمل است که دچار استرس شدید شود، چرا که از نظر او هر لرزش و تکانی سبب خرابی بی‌خانمانی، مرگ و میر و دیگر چیزهایی که از تلویزیون شنیده است، می‌شود.

جهت دور کردن کودکان از استرس چند نکته را فراموش نکنید:

لازم نیست کودکان را در محیطی کاملا ایزوله و به دور از اخبار روز نگه دارید تا آن‌ها هیچ حرف و خبری به گوش‌شان نرسد. این مسأله تقریبا غیر ممکن است، اگر ممکن هم باشد به صلاح نیست. اما لازم هم نیست کودک مدام همراه با بزرگ‌ترها در جریان لحظه به لحظه اخبار زلزله قرار بگیرد. نیازی نیست مدام تلویزیون شما بر روی پخش مستقیم زلزله قرار بگیرد و کودک اخبار تمامی ساعت‌ها را بشنود. به طور کلی تلویزیون به کودک استرس وارد می‌کند. در اولین اقدام تلویزیون رو خاموش کنید. قرار نیست فقط اخبار زلزله به کودک استرس بدهد، حتی برخی کارتن‌های حاوی رفتارهای خشونت‌آمیز هم، به استرس و ترس کودک دامن زده و تصورات او را اشغال می‌کند.

نکته دوم این است که والدین آرامش خود را حفظ کنند. زلزله نه فقط برای کودکان که برای بزرگ‌سالان هم پدیده دلهره‌آوری است. شاهد آن، وضعیت شب زلزله در تهران! اما با این حال می‌توان جلوی بچه‌ها استرس و دلهره بیش از حد بروز نداد. کودک را در آغوش گرفت و به او آرامش داد. به او بگویید که کنارش هستید و از او مراقبت می‌کنید، او را از محیط پر از جیغ و داد و استرس دور کنید. سعی کنید وضعیت را هر چه سریعتر به شرایط عادی برگردانید. اگر خود شما غش کرده‌اید و گوشه‌ای افتاده‌اید و نمی‌توانید با گذشت چند ساعت خودتان را جمع و جور کنید، مطمئنا کودک شما هم احساس عدم امنیت، ترس و استرس به سراغش خواهد آمد و حتی دچار ترس آموخته می‌شود.

به حرف‌های کودک خوب گوش دهید.

به حرف‌ها و پرحرفی‌های کودک زمانی که دچار استرس شده، با دقت گوش دهید. توی حرفش نپرید. اجازه دهید کودک درباره ترسش صحبت کند. برخی از کودکان بر اثر استرس شروع به حرف زدن می‌کنند و برخی دیگر قدرت تکلمشان را از دست می‌دهند. در هر دو حالت شما با دقت و توجه ویژه و در آغوش کشیدن آنها می‌توانید شرایط را مدیریت کنید.

بخندید
گریه کردن، ناراحتی و غم چه جزو زلزله زده‌ها باشیم و چه افرادی ساکن در دیگر شهرها که با دیدن اخبار آن دلمان به درد آمده است، طبیعی است. اما مراقب باشید که چشم‌هایی نگران، دارد شما را می‌بیند، چشم‌هایی که فقط می‌بیند و ذهن تحلیل‌گری پشت آن وجود ندارد. خیلی سریع وضعیت را به حالت عادی برگردانید و سعی کنید با ارتباط و حرف زدن از مسائلی به جز زلزله و حتی شوخی کردن، خیال کودک را راحت کنید. ماندن در شرایط غم و غصه به روان کودک آسیب‌های جدی وارد می‌کند. اگر زلزله‌ای در شهرتان رخ داده که آسیبی هم به دنبال نداشته و فقط وحشت آن سایه بر زندگی انداخته است، لازم نیست جلوی بچه‌ها تا سه چهار ماه از آن روز صحبت کرده و مدام یادآوری کنیم.

قلب کودک هم، قلب است

فراموش نکنید که قلب کودکان هم مثل قلب ما می‌تپد، دچار تپش قلب می‌شود و ممکن است بر اثر استرس بایستد. نگویید بچه است، تپش قلب کجا بود، ایست قلبی که برای بچه‌ها نیست. واقع بین باشید.

زلزله چیست؟

آیا لازم است که درباره زلزله به کودک توضیح دهیم؟

بله، قطعا لازم است. کودک باید بداند که زلزله چیست، حتی برای کودکان بزرگ‌تر توضیح دهید که زلزله چطور پدید می‌آید، گسل چیست و... اما برای کودکان کم و سن سال‌تر تنها می‌توانید بگویید که زلزله باعث می‌شود زمین کمی بلرزد و این لرزش ممکن است طولانی شود.

قبل از اینکه صحبت کردن را شروع کنید، مطالعه کنید. اطلاعات اشتباه به کودک ندهید.

زمان و مکانی که برای صحبت کردن انتخاب می‌کنید زمان و مکانی مناسب و آرام باشد.

قبل از شروع صحبت از کودک بپرسید که او درباره زلزله چه می‌داند و درباره‌ای چه فکری می‌کند، لازم است بدانید که تصور او از ماجرا چیست و چه فکری میکند و چقدر می‌داند.

چه کار کنیم؟

همین که درباره زلزله توضیح دادید، آموزش‌های لازم را در قالب بازی، داستان، شعر و... به کودک ارائه دهید. بگویید بیا فکر کنیم که الان زلزله آمده است، باید چه کار کنیم؟ بهتری جای ممکن قایم شدن زیر میز است، برو زیر میز پنهان شو. یا اینکه اگر یک زمانی فکر کردی زمین دارد می‌لرزد، برای فرار کردن سوار آسانسور نشو و آموزش‌هایی از این دست که این روزها از طریق شبکه‌های مجازی و وسایل ارتباط جمعی به وفور در اختیار مردم قرار می‌گیرد. آن‌ها را مطالعه کنید و با محتوایشان بازی و داستان بسازید و کودکتان را آموزش بدهید. بازی باعث می‌شود بار منفی و استرس ماجرا کاهش پیدا کند و هم اینکه کودک آموزش‌های لازم را ببیند.

نفس عمیق کشیدن بخشی از بازیابی آرامش است. درست نفس کشیدن و نفس عمیق کشیدن را به کودک آموزش دهید. مکان های امن را در صورت گم شدن برای کودک شرح دهید. اما به او استرس مضاعف وارد نکنید. مثلا بگویید: «اگر دیدی من و بابا را پیدا نمی‌کنی...» و در ادامه برایش شرح دهید که به چه کسانی باید اعتماد کند، به کجاها پناه ببرد و مکان‌های امن را چطور تشخیص بدهد. تمام این آموزش‌ها نباید طی یک ساعت و پشت سر هم باشد که این ترس را به دل کودک می‌آورد و این خیال که حتما دارد اتفاقی می‌افتد، در قالب بازی و در بازه‌های زمانی متفاوت آموزش را شروع کنید.

نشانه‌های استرس پس از حادثه

اگر کودکتان دچار ناآرامی طولانی مدت شد و نشانه‌های ترس و استرس بیش از دو هفته در او دوام داشت باید کمک حرفه‌ای بگیرید و به روانشناس کودک مراجعه کنید. نشانه‌های استرس بعد از حادثه شامل این رفتارهاست: امتناع از خوابیدن در اتاق شخصی، صحبت کردن مدام درباره زلزله، گوشه‌گیری، کابوس دیدن، امتناع از تنها ماندن، عدم تمایل به بازی با همسالان و... چنانچه این رفتارها در کودکتان بیش از دو هفته دوام آورد قطعا نیاز به روانشناس کودک دارید.

به کودک دروغ نگویید

هرگز درباره‌ پدیده‌های طبیعی و برای محافظت از کودک، به او دروغ نگویید. همان طور که گفته شد، لازم نیست جزییات دلخراش و دلهره‌آور را برای کودک شرح دهید اما به صلاح هم نیست که واقعیت را به کودک نگویید. حتی اگر دباره‌ مرگ از شما می‌پرسند برایشان توضیح دهید.

احساساتتان را بیش از حد پنهان نکنید

ترس، ناراحتی، غم و گریه طبیعی است، لازم نیست تمام آن را از کودک مخفی کنید. آنچه اهمیت دارد، نماندن در این شرایط استرس‌زاست. در غیر این صورت کودک شما باید بداند که شما هم انسانید و عواطف انسانی با شما بیگانه نیست. در این صورت او هم می‌تواند احساسات خود را بروز دهد و آن‌ها را پنهان نکند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: