کد خبر: ۱۵۸۷
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۸
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک


فائقه بزاز

صبح خیلی زود هم که سوار قطار زیرزمینی می‌شوی باز هم هستند دخترکانی که برای حاضر شدن بر سر مشاغل دست چندم خود، بزک کرده روی صندلی‌های ایستگاه جا خوش کرده‌اند یا ماهرانه، آینه به دست روی صورت‌های خسته و افسرده خود، خط و خطوط رنگی می‌کشند.

به این فکر می‌افتم که چرا مردمی که نجابت و حیا سرلوحه کارشان بود، این روزها از غریبه‌های آن سوی مرزها، بی در و پیکرتر شده‌اند! احتمالا وقتی دروازه‌های کشور را به روی توسعه باز کرده بودند اجناس فرهنگی تقلبی وارد شده بود و البته هنجارشکنی، بی‌هویتی و بی‌سروسامانی هم یکی از این کالاها بود! غریبه‌ها، جنس‌های بنجل فرهنگی خود را عرضه کردند و این‌ها چه آسان و ارزان با آغوش باز از کالاهای بنجل فکری آن‌ها استقبال کردند.

آن روزها همه جا سخن از یک موضوع بود، آن هم آزادی زنان و اگر این حاشیه‌های به ظاهر جذاب اجازه می‌داد حرف‌هایی هم از توسعه اقتصادی زده می‌شد. در حالی که در شهرهای بزرگ مرزهای بین محرم و نامحرم در حال کم‌رنگ شدن بود، هر کسی که دم از مخالفت می‌زد متحجر نامیده می‌شد. انگار زیر سایه همین توسعه یافتگی بود که دختران راهنمایی و دبیرستان‌ها هم به این آزادی فکری و سیاسی رسیدند تا عین خالی بودن صندلی‌های تماشاچی برای بازی‌ها و مسابقات زنانه، در حسرت نشستن روی صندلی ها شکسته شده زیر بار خشونت صنعت فوتبال باشند.

چه طاووس خوش رنگ و لعابی بود این کلاغ آزادی و چه طعم تلخی داشت برای آنان که از آن چشیدند و دل به او بستند.

کاش طلایه داران توسعه قسم یاد می‌کردند که این از تبعات سیاست‌هایش نبوده است.شاید این‌گونه برایم هموطن بودن آنان قابل هضم‌تر شود. کاش می‌شد من این پرهای دم خروس را میان فرهنگ اصیل مردمم نمی‌دیدم تا منطقی‌تر باور کنم که منظورشان از پیشرفت این‌ها نبوده. اما انگار، این زنان جوان مطلقه و فرزندان‌شان فدای یک تار موی توسعه اقتصادی و سیاسی!

استاد شهید مطهری در کتاب مسأله حجاب،درست نوشته‌اند که: «کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند.اسلام نه می‌گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‌گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد بلکه علم و دانش را فرضیه مشترک زن و مرد دانسته است و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‌کند. اسلام هرگز نمی‌خواهد زنبیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید».

اما چگونگی‌اش ظرافت می‌طلبد. ظرافتی که برای خیلی‌ها نادیده انگاشته شدنش، به نان به نرخ روز خوردن می‌چربد!

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: