آیتالله صافی گلپایگانی
ما را ز
كورش و كي و جم اعتبار نيست
فخري به داريوش و به
اسفنديار نيست
مرده است
دور رستم و سيروس و كيقباد
ما را به جاهليت آن
دوره كار نيست
در سايه محمد و آل
محمديم
برتر از اين براي بشر
افتخار نيست
ابناي دين و سوره
توحيد و كوثريم
بر دل ز كفر و شرك و
شرارت غبار نيست
اسلام، اعتقاد و نظام
و هويت است
هر كس نداشت در دو
جهان رستگار نيست
اندر دژ ولايت و حصن
امامتيم
مانند اين حصار به
گيتي حصار نيست
ما امت عدالت و صلح و
اخوتيم
در ما نفاق و شيطنت
ديو سار نيست
از جاهليت مجوس
نگيريم رسم و راه
ما را به جز ولايت
مهديعلیهالسلام شعار نيست
اعلام «ان اكرمكم»
باشد اين پيام
در كيش ما به رنگ و
نژاد اعتبار نيست
گر مدعي تلاش به
توهين ما كند
با او بگو كه از تو
جز اين انتظار نيست
تو باش و هفت خوان و
خرافات و ترّهات
راهي كه مي روي ره
پروردگار نيست
زنده است دين احمدصلیاللهعلیهوآله
و قرآن و اهل بيتعلیهالسلام
اكمل از آن طريق سوي
كردگار نيست
يا رب رسان امام زمان
منجي جهان
فرّخ، زمان او كه در
آن، كار عار نيست
پر مي كند ز عدل به
امر خدا زمين
بهتر ز عصر دولت او
روزگار نيست
آيين دينمداري و
تقوا شود رواج
رسم فساد و شرب مدام
و قمار نيست
مؤمن عزيز گردد و
كافر شود ذليل
مرد خدا به دوره او
خوار و زار نيست
طنین قول هوالله احد
یاسر حوتی
هرچه دل، آشفته گیسوی دلبر، بهتر است
هرچه
سر، شوریده زلف معنبر، بهتر است
هر كسی
را بهر استمرار كاری ساختند
هرچه
كامم خشك تر یا دیدهام تر بهتر
است
سیر
تا، سرچشمه و سیراب برگشتن نكوست
در
مقامات گدائی گام آخر بهتر است
ما به
امید طهورائی شدن، غوره شدیم
ورنه
تاكستان ما بیبرگ و بیبر بهتر است
نسل ما
بازار گرمی خرید یوسفاند
غیر
این باشد اگر، البته ابتر بهتر است
ما
رعیت زادگان بسیار سلطان دیدهایم
بین
شاهان، پادشاه ذره پرور بهتر است
انبیاء
هم روز محشر گرچه صاحب منصباند
در شفاعت
منبر ابناء كوثر بهتر است
لذت
نام شما در جام كامم ماندنی است
این
همان شهدی است كه از شیر مادر بهتر است
رأس كل
آفرینش هم اگر باشد، ولی
شاه بیسر
میپسندد، عبد بیسر بهتر است
تا
طنین «قل هو الله احد» جاری شود
گرچه
كوچكتر ولی حلقوم اصغر بهتر است
بخور بخور
سعید بیابانکی
همان قدر خون جگر خورده باشد
هر آن کس که نان هنر خورده باشد
یقینا که او میشود طنزپرداز
اگر شاعری مغز خر خورده باشد
به آغل فقط میرود چشم بسته
همان خر اگر چوب تر خورده باشد
رود از طویله به آغوش قصاب
اگر برهای ضربدر خورده باشد
همانقدر از برهها فحش خورده است
هر اندازه انسان جگر خورده باشد
نیازش به قرص قمر اضطراری است
مریضی که قرص کمر خورده باشد!
بدانید حالش خراب است هرکس
به پست امیر قطر خورده باشد
بر او میزنند از قفا حد شرعی
اگر یک نفر(این قدر) خورده باشد
نمیدانم آیا که حکمش چگونه است
اکر یک نفر(آن قدر) خورده باشد!
عزیزم بدان طنزپرداز باید
نمک خورده باشد شکر خورده باشد
حقوقش زیاد است قطعا هر آن کس
که نان حقوق بشر خورده باشد
در آینده خوانندهای میشود توپ
هر آن کس که مرغ سحر خورده باشد
رفیق تبردار بوده است بیشک
درختی که خیلی تبر خورده باشد
به دنبال اموال ملت نگردید
اگر یک نفر معتبر خورده باشد
مدیری نمونه است قطعا کسی که
ز هفتاد میلیون نفر خورده باش!
ارثیه ناب
محمدرضا حسین زاده بازرگانی
آفتی در گل گلدان من
و توست مواظب باشیم
آتش وسوسه در جان من و توست مواظب باشیم
یادمان کاش که هرگز نرود قصه «برصیصا» را
کفر، زاویه پنهان من و توست مواظب باشیم
دین ما ارثیه ناب و گرانقدر پیمبر باشد
آتشی در کف دستان من و توست مواظب باشیم
شعله را مشت کن از دست نینداز، حواست باشد
سوختن معنی پیمان من و توست مواظب باشیم
شُبهه و بحث، به قرآن سر نیزه قسم بازیچهست
هدف اصلیاش ایمان من و توست مواظب باشیم
دور خود پیله نبافید که: «شاید زد و پروانه شدیم»
تارها میله زندان من و توست مواظب باشیم
عصر سرنیزه و شمشیر گذشتهست، کجایی شاعر؟
غزل و قافیه میدان من و توست مواظب باشیم
دوبیتیها و مفردات
ما پائیزیم و برگ برگیم رفیق
ما قاصدکی زیر تگرگیم رفیق
تنها تنها مسافریم از دنیا
یعنی همه در گروه مرگیم رفیق
میلاد عرفان پور
***
هشدار غم زمانه هیچت نکند
در هم نفشاردت سن ایچت نکند
فورا برو زیر یک خمش، خاکش کن
هشدار که غم فتیله پیچت نکند!
سعید بیابانکی
***
آنان که ز یکدگر جگر ریشترند
جمعی پستر، جماعتی پیشترند
در غربت مرگ بیم نومیدی نیست
یاران عزیز، آن طرف بیشترند!
مسیح کاشانی
***
آیینه جز آه، از نفس، خیر ندید
جز رنج، پرنده از قفس، خیر ندید
غمگین، چه نشستهای که از دولت شعر
تنها نه من و تو هیچ کس خیر ندید
حسین احمدی محجوب