عاطفه میرافضل
گفتهاند عبدالعظیم هرگاه وارد مجلس امام جوادعلیهالسلام یا امام هادیعلیهالسلام میشد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دستهای خود را از ردا بیرون آورده بود، به محضر آن امامان سلام عرض میکرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود میخواند و در کنار خویش مینشاند؛ به حدی که زانوی او به زانوی امام میچسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال میکرد. این برخورد موجب حسرت و غبطه دیگران میشد.
عبدالعظیم حسنی مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از عالمان سادات حسنی و از راویان حدیث است که نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبیعلیهالسلام میرسد. او را مردی با تقوا، معروف به امانت داری، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به اصول دین شیعه ومحدث دانستهاند. شیخ صدوق، مجموعه روایات ایشان را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده است. در برخی روایات ثواب زیارت قبر او برابر با ثواب زیارت قبر امام حسینعلیهالسلام دانسته شده است.
ایشان در زمان حکومت هارونالرشید، در مدینه متولد شد.1 پدرش عبدالله بن علی قافه و مادرش دختر اسماعیل بن ابراهیم بوده که به «هیفاء» موسوم است. نجاشی از عالمان شیعی میگوید: «پس از رحلت وی به هنگام غسل، رقعهای در لباسش یافت شد که نسب وی در آن بدین صورت نوشته بود: من ابوالقاسم فرزند عبدالله، فرزند علی، فرزند حسن، فرزند زید، فرزند حسن بن علی بن ابی طالب هستم.»
عبدالعظیم محضر چند امام را درک کرده است. آقا بزرگ تهرانی نقل میکند: «عبدالعظیم حسنی، امام رضاعلیهالسلام و امام جوادعلیهالسلام را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادیعلیهالسلام عرضه داشته و در زمان وی وفات یافته است». اما آیتالله خویی، همعصر بودن عبدالعظیم با امام رضاعلیهالسلام را رد میکند.
دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. عبدالعظیم نیز همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بود. او گرچه زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا میزیست روش تقیه را در پیش گرفته و عقیده و مرام خود را پنهان میداشت، ولی با این حال مورد غضب متوکل و معتز بود.
بنابرگزارشهای تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر امام هادیعلیهالسلام از سامرا به ری ـ که از پایگاههای مهم عباسیان بود ـ هجرت کرد. برخی هم نقل کردهاند به قصد زیارت قبر علی بن موسیالرضاعلیهالسلام به قصد خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزه بن موسی بن جعفرعلیهالسلام توقف کرد و در آن جا مخفی شد.
نجاشی ماجرا را اینگونه روایت میکند: «عبدالعظیم در حال فرار از سلطان، به ری آمد و در سرداب خانه مردی از شیعیان در محله سکه الموالی ساکن شد. او در همان سرداب به عبادت میپرداخت. روز را روزه میگرفت و شب را به عبادت میگذراند. وی مخفیانه از منزل بیرون میآمد و به زیارت قبری میرفت که میگفت: این قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفرعلیهالسلام است. پیوسته در آن سرداب بود و خبر ورود او به شیعیان آل محمد یکی پس از دیگری میرسید تا اکثر شیعیان با وی آشنا شدند.2»
رحلت عبدالعظیم حسنی در ۱۵ شوال سال ۲۵۲ هجری قمری در زمان امام هادیعلیهالسلام بوده است. آنچه درباره چگونگی رحلت عبدالعظیم حسنی آمده، دو قول مرگ طبیعی و شهادت را روایت کرده است. نجاشی نقل میکند: « عبدالعظیم بیمار شد و از دنیا رفت». شیخ طوسی نیز میگوید: «عبدالعظیم در ری وفات یافت و قبر او در آنجاست.»
در مقابل، روایتی نیز هست که قائل به زنده به گور کردن و شهادت عبدالعظیم شده است. طریحی مینویسد: «از اولاد ابوطالب، کسی که در ری زنده مدفون شد عبدالعظیم حسنی است». ولی واعظ کجوری در این باره تصریح میکند: « در کتاب رجال و انساب، از احوال حضرت عبدالعظیم تفحص نمودم و از شهادت آن جناب خبری صحیح و موثق نیافتم.»
بنا بر نقل محدث نوری، فردی از شیعیان، رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله را در عالم رؤیا زیارت میکند که به او میفرماید: فردا یکی از اولاد من در باغ سیب در منزل عبدالجبار بن عبدالوهاب رازی تشییع و دفن خواهد شد. وی آن باغ را خرید و وقف عبدالعظیم و دیگر شیعیان کرد که در آن دفن شوند. به همین علت، آرامگاه وی به «مسجد شجره» یا «مزار نزدیک درخت» معروف است.3
گفتنی است، ساخت و مرمت این آرامگاه مربوط به دوره ایلخانی، دوره صفوی و دوره قاجار است. تعمیر و تغییرات اصلی آرامگاه در زمان شاهطهماسب صفوی انجام گرفتهاست. صحنها و ایوان نیز از آثار دوره صفوی است . بسیاری از نامداران ایران نیز در کنار آرامگاه و رواقهای اطراف، عمدتاً در باغ طوطی، به خاک سپرده شدهاند. ازجمله؛ آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، ملا علی کنی و محمد قزوینی، عباس اقبال آشتیانی، شیخ محمد خیابانی، ستار خان، محمدتقی فلسفی.
پي نوشتها:
· 1-شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج ۱، ص ۲۴۶.
· 2- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۱۶ق، ص۲۴۸.
· 3-ابن عنبه، عمده الطالب، ۱۳۸۰ش، ص۹۴.