کیمیا تهرانی
همه سهراب سپهری را به عنوان شاعری چیره دست و متفاوت با زمانهاش میشناسیم و چه بسا ندانیم او نقاشی چیره دست نیز بوده است. و جالب این که همان قدر که سهراب در اشعارش در جستجوی مفاهیم معنوی و رسیدن به حقیقت است این عناصر را بر روی بوم خود نیز جستجو میکند. مربعها، لوزیها و سطحهای هندسی رنگین در نقاشیهای انتزاعی سپهری هم بیپیام و بیاندیشه نیستند. این گونه نقاشیهای سپهری که به «انتزاعی» معروفاند، دربردارنده واقعگرایی دنیای خشن، کدر، پیچیده و گیجکننده صنعتی معاصر است. آن جا که سهراب، عناصر بومی و خانگی خود را در پرده نقاشیاش به نمایش میگذارد، در حقیقت، یکی شدن خود را با آنها نشان میدهد. نشان میدهد که هنرمند و نقاش، جزئی از هستی و شبکه حیات است و باید دیدگاه زیستی و آب و هوای بومی خود را بازنمایی کند. حجمها، فضاها، خطهای قهوهای و خاکستری نقاشیهای سپهری، همه برگرفته از طبیعت کویری زندگانی اوست.هر یک از نقاشیهای سهراب، بیانگر وارستگی، دردمندی و تجربه تازه زیستی اوست.
سهراب از زیبایی شناختی شرق و غرب در نقاشیهای خود استفاده میکرد و
تأثیر آنها در آثار وی مشهود بود. از آثار نقاشی او میتوان از «طبیعت بیجان»، «شقایقها،
جویبار و تنه درخت»، «علفها و تنه درخت»، «ترکیب بندی با نوارهای رنگی» و «منظره
کویری» نام برد
.