کد خبر: ۱۴۸۹
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۲
پپ
جایگاه مسأله فلسطین در سینمای استراتژیک ایران
صفحه نخست » ایوان هنر



احسان سالمی

سینمای استراتژیک از آن دسته اصطلاحاتی است که بسیاری از مخاطبان سینما بارها نامی از آن در میان برنامه‌های تلویزیونی یا گزارش‌های خبری روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها دیده یا شنیده‌اند اما شاید تنها گروه اندکی از مخاطبان بدانند که معنا و مفهوم واقعی این اصطلاح چیست. اصطلاحی که غفلت سینمای ایران از آن باعث شده مصادیق آثار تولید شده در حوزه سینمای استراتژیک طی این سال‌ها به زحمت به تعداد انگشتان 2 دست برسد!


از سرگرمی تا استراتژی
سینما در همه جای دنیا به 2 بخش سینمای عمومی و سینمای استراتژیک تقسیم‌بندی می‌شود. سینمای عمومی که دربرگیرنده بخش عمده آثار تولید شده در سینمای جهان است، شامل آثاری می‌شود که هدف اصلی آن‌ها سرگرم‌سازی مخاطبان‌شان است؛ این در حالی است که در مقابل این نوع از سینما، بخش دیگری از تولیدات سینمای جهان قرار می‌گیرد که رسالت خود را در پرداختن به موضوعات و مسائل استراتژیک جامعه قرار می‌دهد. موضوعاتی که گاهی سیاسی و گاهی ملی یا مذهبی هستند و صاحبان و گردانندگان سینما سعی می‌کنند بخشی از انرژی و توان تولیدی خود را بر ساخت و نمایش چنین آثاری قرار بدهند و البته که نگاه حمایتی دولت‌ها نیز نسبت به این موضوعات، چه در بحث جوایز جشنواره‌های بین‌المللی و چه در زمینه حمایت از تولید و اکران عمومی، باعث می‌شود تولیدکنندگان آثار سینمایی نسبت به ورود به این عرصه اشتیاق بیشتری از خود نشان دهند.
قدمتی به اندازه تاریخ سینما
سینمای استراتژیک سال‌هاست در سینمای جهان به ویژه در هالیوود به شکل ویژه مورد توجه استودیوهای فیلمسازی قرار دارد و تقریبا می‌توان قدمت آثاری با این نگاه را هم‌سنگ تاریخ سینما دانست. آثار این نوع از سینما در دوره‌های مختلف و با توجه به اقتضائات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روز، به سمت تولید آثاری رفتند و به عنوان بازوی نظام آمریکا، همپای اعتقادات، برنامه‌ها و اهداف این نظام حرکت کردند. در این زمینه می‌توان به موج فراگیر خلق ابرقهرمآن‌های آمریکایی در سال‌های درگیری این کشور با جنگ‌ جهانی و در ادامه خلق آثاری در ارتباط با جایگاه آمریکا در نظم نوین جهانی و البته ارائه تصویری خشن و تروریستی از مخالفان سیطره همه‌جانبه دولت آمریکا بر جهان اشاره کرد. اتفاقی که نشان‌دهنده اهمیت بالای این نوع از سینما در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی قدرت‌های سیاسی بزرگ جهان است.


سینمای استراتژیک داریم؟ نداریم؟
اما با نگاه به این اندازه، شاید نخستین پرسشی که بتوان مطرح کرد این باشد که جایگاه سینمای استراتژیک در ایران کجاست؟ سینمایی که غایت آن برجسته‌سازی و گسترانیدن ارزش‌های کلان و سرنوشت‌ساز یک ملت و جامعه است و از آن می‌توان به عنوان بازوی نظام و موتور فرهنگساز و ارزش‌آفرین که قرار است همپای اعتقادات، برنامه‌ها و اهداف آن فعالیت کند، یاد کرد. با چنین تعریفی و با در نظر گرفتن آثار ساخته شده در سینمای ایران، آیا اصلا می‌توان ردی از تعیین و حضور مباحث استراتژیک را در سینمای ایران دید؟ اینها تنها بخشی از سؤال‌هایی است که می‌توان در ارتباط با جایگاه و وضعیت سینمای استراتژیک در سینمای ایران مطرح کرد.


جایگاه مسأله فلسطین در سینمای استراتژیک
گذشته از موضوعاتی همچون «انرژی هسته‌ای»، «دفاع‌مقدس»، «استقلال» و اتفاقات چند سال اخیر جهان اسلام در مواجهه با گروهک‌های تکفیری که طی این سال‌ها آثار چندان فاخری در موردشان تولید نشده، «مساله فلسطین» نیز از جمله موضوعاتی است که جای خالی آن در میان همین تولیدات اندک و کم‌تعداد سینمای استراتژیک ایران، سال‌هاست به دست فراموشی سپرده شده است. مسأله‌ای که رهبرمعظم انقلاب طی این سال‌ها بارها بر آن به عنوان مسأله اول جهان اسلام تأکید کرده‌ و از آن به عنوان «مسأله‌ عقیده، دل و مسأله‌ ایمان» یاد کرده‌اند و تقریبا ارزش و اهمیت آن بر هیچ ایرانی دغدغه‌مندی پنهان نیست ولی نکته جالب توجه و البته تأسف‌آور در ارتباط با آن بی‌تفاوتی سینمای ایران نسبت به این موضوع است. البته سینمای ایران در پرداخت به سایر موضوعات استراتژیک نیز حضور چندان فعالی نداشته ولی به نظر می‌ر‌سد با توجه به سابقه تاریخی مسأله فلسطین که از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده و البته دربرگیری این موضوع به عنوان یک دغدغه جهانی و نه صرفا ایرانی، انتظار تولید آثاری متعدد پیرامون این موضوع، انتظاری بجا و منطقی است.


برای فلسطین چه کردیم؟
هر چند وضعیت تولیدات سینمای ایران بخوبی نشان‌دهنده این موضوع است که اساسا هیچگاه نگاه برنامه‌ریزی‌شده‌ای درباره سینمای استراتژیک بویژه پیرامون مسأله فلسطین در سینمای ایران وجود نداشته ولی با این همه در سال‌های پس از انقلاب برخی از فیلمسازان به واسطه دغدغه‌های شخصی خود سراغ این موضوع رفتند تا در حد توان‌شان روایتگر بخشی از مظلومیت مردم مظلوم فلسطین بر پرده سینماها باشند. «سرب» ساخته مسعود کیمیایی را باید نخستین و یکی از جدی‌ترین آثار ساخته شده در ارتباط با این موضوع دانست. اثری که در هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به نمایش درآمد و سعی کرد با روایت داستان زوج یهودی ایرانی که قصد مهاجرت به اسرائیل را داشتند، تصویری از ماهیت واقعیت صهیونیست‌ها و تفکرات تندروانه آن‌ها نشان دهد. «بازمانده» مرحوم سیف‌الله داد نیز از جمله اندک موارد تولید شده پیرامون مسأله فلسطین در سینمای ایران است که به نوعی می‌توان آن را درخشان‌ترین اثر تولید شده پیرامون این موضوع در سال‌های پس از انقلاب دانست. اثری که پس از نمایش در سینماها، بارها و بارها از تلویزیون پخش شد و داستان آن به ماجرای اشغال سرزمین‌ فلسطینیان توسط صهیونیست‌ها و بیرون راندن مردم این دیار از سرزمین آبا و اجدادی‌شان می‌پردازد. 15 سال پس از آنکه مرحوم سیف‌الله داد با داستانی جذاب و پرکشش سراغ روایت مظلومیت مردم فلسطین در «بازمانده» رفت، پرویز شیخ‌طادی نیز یک بار دیگر تصمیم گرفت با ساخت «شکارچی شنبه» بخش دیگری از مظلومیت مردم این دیار را در مواجهه با وحشیگری صهیونیست‌ها به تصویر بکشد. اثری که به شکلی زیبا به آموزش‌های ایدئولوژیک صهیونیسم به فرزندان خود و استحاله فکری و ذهنی این کودکان و حرکت آن‌ها از فطرتی پاک و انسانی به موجوداتی خشن، خطرناک و خونریز می‌پردازد. هر چند جز این 3 اثر شاخص طی این سال‌ها آثار دیگری همچون آتش پنهان (حبیب کاوش)، هیام (محمد درمنش)، سی‌وسه روز (جمال شورجه) و ریسمانی نزدیک‌تر از رگ (مسعود اطیابی) نیز در ارتباط با جنایت‌های رژیم صهیونیستی و مقاومت مسلمانان در برابر آن‌ها تولید شد ولی هنوز هم مسأله فلسطین تبدیل به یکی از مسائل استراتژیک سینمای ایران نشده است.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: