کد خبر: ۱۴۵۷
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۹:۴۱
پپ
حبیب چایچیان، شاعر نامدار اهل‌بیت در 94 سالگی درگذشت
صفحه نخست » ایوان هنر



محسن شهمیرزادی:

هیات تمام شده بود و حضرت علامه گیوه‌‌‌‌اش را در هم کشید و از هیأت خارج شد. جمعیت هنوز اطراف او موج می‌زدند. جوانی که چندان هم آشنا به نظر نمی‌رسید، در کنار علامه ایستاده بود و دست‌دست می‌کرد که سوالی بپرسد؛ دل به دریا زد و از علامه درباب مقام حضرت علی‌اکبر‌علیه‌السلام پرسید. علامه ناگهان ایستاد و در کمتر از لحظه‌‌‌ای، همان جا وسط خیابان نشست به گونه‌ای که رفت‌وآمد خودروها مختل شد. جوان می‌گوید: «من لطف علامه امینی را در حق خودم دیده بودم اما به نظر سوال ناشیانه‌ای را از او پرسیدم. ایشان نسبت به ‌اهل بیتعلیهم‌السلام حال عجیبی داشتند، تا جایی که نام حضرت علی‌اکبر‌علیه‌السلام چنان انقلابی در ایشان ایجاد می‌کند. من هیچ عالمی را در عشق به معصومین مانند حضرت علامه سراغ ندارم. توفیق اینکه بتوانم اشعارم را در محضرشان بخوانم، نعمتی است که هیچگاه نمی‌توانم به آسانی مراتب شکرگزاری آن را در درگاه الهی به جا آورم.» علامه امینی سال‌ها بعد به آرزوی وصال خود رسید اما آن جوان ماند و طبع شاعرانه‌ای که علامه به آن «شاعر اهل‌بیت» لقب داده بود. شاعری که بعد از سفر به کربلا تمام اشعارش را در آتش سوزاند و با تخلص «حسان» فقط برای اهل بیت‌علیهم‌السلام سرود. شاعری که «آمدم ‌ای شاه» او، بر شبکه‌‌های چشم هر زائری نقش بسته و شهدای بسیاری لحظه‌‌های پیش از وصال‌شان را با «امشب شهادتنامه عشاق امضا می‌شود» امضا کرده‌‌‌اند. مرحوم حبیب چایچیان، پس از گذر از رنج و سختی روز پنجشنبه 9/8/96 دارفانی را وداع گفت و در تشییع غریبانه‌ای به دیار باقی شتافت.


حبیب خدا، حسان علیعلیه‌السلام
مرحوم حبیب چایچیان، متخلص به حسان در سال 1302 دیده به جهان گشود. او 6 ساله بود که از تبریز و به همراه خانواده‌‌‌‌اش به تهران مهاجرت کرد. چایچیان مثل بسیاری از هم سن و سالان خود تحصیلاتش را در مدرسه ایران و آلمان به پایان رساند و در بانک ملی ایران مشغول به کار شد. طبع شاعری او در نوجوانی جوشید و برای تسلی غم از دست دادن پدر خود، به دنیای شعر پناه آورد:
پدرم رخت از این جهان بربست‌ کمرم از غم و محن بشکست
می‌کنم لیک شکر یزدان را گر پدر نیست باز مادر هست
اما این پایان، آغازی دیگر داشت؛ مادر حبیب او را به سرودن در وصف اهل بیت تشویق کرد. سفر کربلای او، زمینه انقلاب روحی‌‌‌‌اش را فراهم کرد. از آن پس با سوزاندن اشعارش فقط در مدح آل علی سرود. او درباره انتخاب «حسان» به عنوان تخلصش می‌گوید: «برای انتخاب تخلص بسیار وسواس داشتم و در این فکر بودم که تخلص من باید یک رابطه‌ای با اشعار مذهبی من داشته باشد. در همین ارتباط به قرآن مراجعه کردم و سوره الرحمان آمد و من از کلمه حسان در یکی از آیات بسیار خوشم آمد و وقتی بیشتر مطالعه کردم دیدم حسان به معنای «امام حسین‌علیه‌السلام و امام حسن‌علیه‌السلام» است.» حسان بیش از همه خود را متأثر از علامه امینی و علامه عسگری می‌دانست. بسیار در محضر علامه تلمذ می‌کرد و شعری در وصف کتاب الغدیرش سرود که علامه پس از شنیدن شعر به یک جمله اکتفا می‌کند: «اگر فکر و استعدادت را می‌گذاشتی و شعری در مدح امام زمانعجل‌الله‌تعالی‌فرجه می‌سرودی، اجر معنوی بیشتری داشتی». مرحوم چایچیان علاوه بر ترجمه کتابی از «دکتر بنت الشاطی» به نام «بَطَلَهُ کربلا»، کتابی دیگر با نام «فاطمه زهرا ام‌ابیها» دارد که در واقع مشروح سخنان علامه طباطبایی پیرامون حضرت زهرا‌سلام‌الله‌علیها است.

جای خالی شاعر
در پی درگذشت مرحوم چایچیان چندتن از شاعران آیینی نسبت به عروج این شاعر اهل بیت واکنش نشان دادند. «علی انسانی» از شاعران آیینی، پیرامون شخصیت مرحوم حسان اظهار داشت: آنچه مطرح بود ولایی بودن، نجابت و آقایی او بوده است. شعرش، شعر ولایی بود و برای اهل شعر، سروده‌های قابل توجهی سروده بود. وی افزود: برخی اشعار او هم برای خواننده‌های اهل‌بیت‌علیهم‌السلام در تمام عمر خوراک شده است. البته خودش هم فرد بزرگوار، متواضع و مهربانی بود. حسین اسرافیلی نیز در پی درگذشت مرحوم چایچیان بیان داشت: « آقای حسان هم گزیده کار می‌کرد و هم مجلسی یا اصطلاحا عامه‌پسند؛ در واقع برخی شعرهای ایشان مخصوص خواص بود و آن‌ها راحت با این اشعار ارتباط برقرار می‌کردند و برخی شعرهای آن مرحوم هم عامه‌پسند و مجلسی بود و در مجالس عزاداری حضرت ابا عبداللهعلیه‌السلام مورد استفاده قرار می‌گرفت». محمدجواد محبت از شاعران پیشکسوت نیز در این‌باره اظهار داشت: «آقای حسان که برای ائمهعلیهم‌السلام شعرهای زیادی سروده، حتما پاداش خیر دارد و مأجور است و ان‌شاء‌الله از شفاعت آن عزیزان هم برخوردار خواهد بود.»
عروج غریبانه
در حالی که حق استادی مرحوم چایچیان بر گردن شاعران انقلابی و آیینی غیر قابل انکار است، تشییع جنازه ایشان در یک صبح جمعه تعطیل پاییزی، با غربت هرچه تمام‌تر برگزار شد. در این تشییع جنازه به جای تمام چهره‌‌های معروف ادبیاتی و هنری، فرزند رهبر معظم انقلاب به نمایندگی از ایشان حضور داشت. «حسان» که 2 سال پایانی عمر خود را در جنگ با بیماری می‌گذراند، برای مرگ خود نیز سروده‌ای داشت که در آن مردن به افتخار را، «بدو» زندگی می‌داند:
انسان که گام در ره ایمان نهاده است
عالم سوار مرکب و جاهل پیاده است
مردن به افتخار، حسان بدو زندگی است
مرگ است، عمر اگر همه بی‌استفاده است

روایتی از شعرخوانی مرحوم چایچیان در محضر رهبر انقلاب
«زمانی» حبیب چایچیان (حسان) را معرفی کرد و از تلمذ او گفت نزد علامه امینی و اینکه در کنار قبر علامه امینی در نجف شعری هست که سروده چایچیان در مدح علامه است. حسان که پیرمردی تکیده و کوتاه‌قامت بود با آرامش بسم‌الله گفت و گفت شعری کوتاه انتخاب کرده و از این کوتاه‌تر که دیگر شعر نیست و... رهبر خندید و با زیرکی منظور حسان را فهمید و گفت: بله 50-40 بیت که چیزی نیست! جمعیت همه خندیدند و حسان هم. او البته از تک و تا نیفتاد و از تجربه شاگردی‌اش پیش علامه امینی گفت. گفت علامه امینی گفته: اگر شاعری ادعا می‌کند شاعر آیینی است، باید برای تولد حضرت علی‌علیه‌السلام در خانه خدا مستقلا شعری داشته باشد. چایچیان ادامه داد: این چیزی که می‌خوانم، بخشی از همان شعر مستقل من است. از آرامش حسان برنمی‌آمد شعرش را با چنان شوری بخواند. شعرش همان‌طور که زمینه‌سازی کرده‌ بود، بلند بود و طولانی. تازه تا آخر نخواند. فضایش کاملا سنتی بود. وسط شعر هم چند بار صلوات گرفت از جمع. شعر که تمام شد رهبر گفت: طیب‌الله انفاسکم آقای حسان، آقای چایچیان. موفق و موید باشید. خدا حفظ‌تان کند. قسمتی از آن شعر بدین شرح است:

در قبله‌گه راز فرود آمد ماه
یا زادگه علی بود بیت‌الله
از کثرت اشتیاق، دیوار شکافت
تا اینکه ره وصال گردد کوتاه
مهمان چو در آغوش حرم جای گرفت
افکند خدای پرده بر سرُّالله

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: