کد خبر: ۱۴۵۲
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۳
پپ
اثر عروسک‌ها برای روی کودکان علی الخصوص دختران
صفحه نخست » کاشانه



مریم کمالی نژاد

ذوق دختربچه‌ها از دیدن عروسک‌های رنگارنگ و اندوهشان زمانی که آن‌ها را به هر دلیلی از دست می‌دهند و حتی میزان وابستگی‌شان به این موجودات بی‌جان، شاید برای ما بزرگ‌تر‌هایی که کودکی‌مان را فراموش کرده‌ایم، عجیب است. دختربچه‌هایی که با عروسکشان زندگی می‌کنند. مثل یک موجود زنده با آن برخورد می‌کنند. برایش اسم می‌گذارند، او را توی تخت می‌برند و تا در آغوشش نکشند احساس امنیت و آرامش نمی‌کنند. حمایتش می‌کنند، برایش مادری می‌کنند، از او می‌آموزند، با او دردودل می‌کنند و زندگی‌ و احساسشان را با عروسک کوچکشان به اشتراک می‌گذراند.

این روابط میان کودکان، خاصه دختربچه‌ها و عروسکهایشان برای همه ما آشناست. اگر این صحنه‌ها را در ارتباط با فرزندتان مشاهده کرده‌اید، باید بپذیرید که کودکان خود را به جای عروسکشان می‌گذراند و بیش از تمامی اطرافیانشان با او همذات‌پنداری میکنند. به همین دلیل است که سعی می کنند خودشان را شبیه به عروسک مورد علاقه‌شان کنند. مدل مو، لباس، آرایش و... او را تقلید کنند و زیبایی از نظر آن‌ها، همانی است که ما در قالب یک عروسک در اختیارش گذاشته‌ایم. زنگ خطر هشدار در همین نقطه به صدا درمی‌آید.

دوست‌داشتنی‌تر است

بچه‌های سه تا هفت ساله، از هر دو جنس، دختر و پسر را، نشانده‌اند روی صندلی و دو عروسک، یکی با شکل و شمایل شرقی و ایرانی، با چشم‌ و موهای سیاه و لباس‌های محلی و دیگری با چشم‌های رنگی، موهای طلایی و لباس غربی را جلویشان گذاشته‌اند. مجری از بچه‌ها چند سوال می‌پرسد، سوالاتی که پاسخ آنها چشم ما را به نکاتی عمیق باز می‌کند. مجری می‌پرسد کدام زیباتر است و همه بچه‌ها پاسخ‌شان عروسک چشم رنگی است. می‌پرسد، کدام را بیشتر دوست داری؟ کدام یکی می‌تواند با تو دوست شود؟ کدام یک از از تو زیباتر است؟ و پاسخ همه‌ بچه‌ها عروسک چشم رنگی و مو بلوند است. و در عوض عروسک چشم و مو سیاه با لباس محلی و شکل و شمایل شرقی به نظر بچه‌ها زشت و غیرقابل دوست داشتن و دوستی است.

نمی‌خواهیم به جای شما نتیجه‌گیری کنیم اما روشن است که ما با عروسک‌ها و فرهنگی که روز به روز دارد رنگ عوض می‌کند، چه بلایی بر سر زیبایی‌شناسی، اعتماد به نفس، عزت نفس و غرور ملی‌مان آورده‌ایم. ما عملا به فرزندانمان آموخته‌ایم که تنها چشم‌های رنگی، موهای بلوند، لباس‌های فرنگی و کمرهای باریک هستند که زیبایند، دوست داشتنی‌اند، مهربان‌اند، قابل رفاقت‌اند و احترام و بقیه یا باید به هر ضرب و زوری خود را شبیه به آن‌ها کنند یا جنس دست دوم بودن را بپذیرید.

عروسک‌های بیست و چند ساله

توجه کردید که بچه‌ها ناخودآگاه خود را به جای عروسک‌هایشان می‌گذارند و با آن‌ها همذات‌پنداری می کنند. به همین دلیل مهم و غیرقابل انکار، باید عروسکی را در اختیار فرزندتان قرار دهید که از نظر ظاهر، زبان، سن و سال، فرهنگ انتقالی و... با کودک شما تناسب داشته باشد. به عنوان مثال عروسک باید همسن و سال کودک باشد.

برخی عروسک‌های که بازار را قبضه کرده‌اند و ما بدون هیچ تفکری آن را تنها به خاطر رنگ و لعابش می خریم، مثل «باربی» یا دیگر عروسک‌های بدون اسم و برند خاص، هیچ کدام کودک نیستند. خانمی هستند بیست و چند ساله با آرایش و لباس یک خانم جوان و نه یک کودک چهار پنج ساله.

نتیجتا کودک شما شروع می‌کند به بازی کردن با عروسکی که تفاوت سنی زیادی با او دارد، مثل این است که کودک همبازی و همکلاسی‌ای بیست و چندساله داشته باشد، به همین میزان بی‌ربط و مضر! از این به بعد کودک شما توجه‌اش به زنان بیست و چندساله و رفتارهای آنها و کشف شباهت‌های بین آن‌ها و عروسکش، جلب می‌شود و این برای کودک اصلا خوب نیست.

می‌خواهم این‌طور باشی

عروسک را به عنوان هدیه یا پاداش برای کودک می‌خریم. نگاهی ستایشگر به عروسک می اندازیم و توقع داریم که کودک متوجه زیبایی‌ای که ما انتخاب کرده‌ایم بشود که البته می‌شود. او خیلی زود می‌فهمد که شما چیزی را در اختیار او قرار داده‌اید که مجموعه‌ی انتظارات شما از فرزندتان است. «ببین چه زیباست! می‌خواهم مثل این باشی» این پیام غیرمستقیم ما به کودکمان است. در واقع ما یک معیار و ایده‌آل از هر چیزی را در اختیار او قرار می‌دهیم. حال تصور کنید که این عروسک از زیبایی اغراق شده و غیرطبیعی برخوردار بوده و ظاهری داشته باشد که حتی با علم هم نمی‌خواند. تصور کودک از زیبایی همان قیافه‌ای می‌شود که عروسکش دارد. او با خودش می‌گوید: «پس زیبایی یعنی این. یعنی چشم‌های روشن و آبی، یعنی کمر باریک، پاهای باریک، بینی عروسکی، یعنی لباس‌های صورتی و باز، یعنی سرشانه‌های لخت» او متوجه تفاوت‌ها و زیبایی‌ای که تفاوت با خود می‌آورد، نیست، چون هنوز اهل تفکر نشده. هنوز نمی تواند بنشیند و فکر کند. بنابراین کودک تمام تلاش‌اش را می‌کند تا خود را به هر طریقی که شده شبیه عروسک کند.

باربی، غریبه‌ای در میان ما

امروز خبری خواندم مبنی بر به بازار آمدن باربی محجبه، باربی همان باربی است، همان هیکل و قیافه را دارد، فقط یک بلوز و شلوار و مقنعه سفید سرش کرده‌اند. به نظر شما محجبه کردن باربی، مشکلات فرهنگی آن را رفع می‌کند؟

کمتر کسی است که نداند باربی در ابتدا یک اسباب‌بازی جنسی بوده است. باربی را از روی شخصیت آلمانی کمیکی به نام «لی‌لی»در سال‌ 1955ساخته‌اند. باربی در واقع شبیه به یک «روسپی» ساخته شده و شعارش این بوده که «من می‌توانم بدون مردان پیر و کچل زندگی کنم؛ اما جیبم نه» و «طلوع خورشید به قدری زیباست که من برای دیدنش همیشه تا دیروقت در کلوپ‌های شبانه می‌مانم»

ممکن است تا این حد از عمق فاجعه باخبر نبوده باشید و باربی‌های نامرغوبی که از مواد بازیافتی ساخته شده‌اند و محصول کشور چین هستند را، خریده و در اختیار دختربچه‌تان قرار داده باشید و با خودتان بگویید: «یک عروسکه دیگه، سرگرمش می‌کنه» اما باربی فقط یک عروسک نیست. یک فرهنگ است. باربی دیگر نه تنها برای کودکان سرزمین ما که در فرهنگی اسلامی رشد می‌کنند، بلکه برای کودکان آمریکایی هم فقط جنبه سرگرمی ندارد و همین شد که با بررسی آثار ضدتربیتی این عروسک توسط روانشناسان و علمای تعلیم و تربیت، تصمیم بر این شد که باربی تغییر ظاهر بدهد و دیگر مبلغ قیافه‌ای اغراق آمیز و غیرطبیعی نباشد و دقیقا به همین دلیل بازارهای جهانی پر شده‌اند از باربی‌های ریزنقش، خوش بروبالا، تپل مپل و در هفت رنگ پوست مختلف. اما مسئله‌ی باربی برای ما حل شده است و می‌توانیم آنرا برای دختر بچه‌مان بخریم؟

شاید برای غربی‌ها مسأله با تغییر هیکل و رنگ پوست حل شود، اما برای ما رنگ پوست و ظاهر، یکی از جنبه‌های ضدتربیت است و اثر سوء او در بقیه‌ی وجوه تربیتی به قوت خودش باقی است. فرهنگی که باربی با نوع پوشش، شغل و... با خود به همراه دارد، همگی ضدارزش و ضدفرهنگ هستند. در واقع باربی‌های جدید هم طبق نظر سازندگانش، نماینده‌ای از زنان معمول آمریکایی هستند و نه زن مسلمان ایرانی.

تصور نکنید که همه‌چیز به دین و دین‌داری ربط پیدا می‌کند. باربی‌ و بسیاری از عروسک‌های موجود در بازار ضد تربیت سالم هستند نه فقط ضد دین.

کمی شاد و کودک

یک زن استرالیایی می‌خواست برای فرزندش عروسک بخرد. بازار را زیر رو کرد و دید عروسک‌های همه باربی، برتز و از این دست‌ هستند. صاحبان قیافه‌های اغراق‌گونه، لباس‌های تنگ و کوتاه، کفش‌های پاشنه بلند و...! او چه کرد؟ حتما فکر می‌کنید یک زن استرالیایی که در فرهنگ شرقی و دین‌مداری مثل ما زندگی نمی‌کند چرا باید با «باربی» و «برتز» مشکل داشته باشد. اما او دست به کار شد، ، لباس‌های کوتاه و تنگ را از تن عروسک‌ها درآورد و برایشان لباس‌های معمولی و کودکانه ساخت. کفش‌های راحتی با خمیر درست کرد و به جای کفش‌های پاشنه بلند به پای عروسک چسباند. با مداد رنگی برای عروسک‌ها کک مک گذاشت و آرایش‌های چشم باربی را پاک کرد. حالا به جای عروسک‌هایی که از سوی انجمن روانشناسی آمریکا هم «جنسی» خوانده شده بودند، عروسک‌های ساده، معمولی، طبیعی و شادی داشت که کودکش می‌توانست با او همبازی شود.

مواظب زندگی باش

چند سالی است که عروسک جدیدی طراحی شده به نام «لمیلی»! البته او هم به اندازه‌ خودش با دختران ما بیگانه است اما سعی کرده که به کودک بگوید زندگی واقعیت‌هایی هم دارند که چندان خوشایند نیستند. مثل مریض و زخمی شدن، کک مک و جوش و لک داشتن روی صورت، چین و چروک آوردن و پذیرفتن گذر زمان از سر قیافه‌ همه آدمها. او سعی می‌کند به کودک بگوید ظاهرت تا ابد این شکلی باقی نمی‌ماند. اگر کودک با این حقایق آشنا نشود، ممکن است تا دوران پیری هم برای این‌که بی‌نقص به نظر برسد، شبیه عروسک‌هایش، دست به هر عمل غیرطبیعی و تعجب‌آوری بزند. «لمیلی» تمام اینها را به عنوان یک بسته در اختیار کودک می‌گذارد تا آن‌ها را به عروسک اضافه کند. زخم روی پا را، کک مک صورت را، جوش روی دست را و... با این حال لمیلی که یک عروسک انتقادی محسوب می‌شود، خود دچار نقص‌هایی است از جمله این‌که سن و سالش به کودکان شش هفت ساله نمی‌خورد و او هم بیست سال دارد.

عروسک‌های کنجکاو

متأسفانه بازار عروسک در ایران تنوع لازم را نداشته و تفکری در پشت آن نیست. از زاویه‌ نگاه سازندگان عروسک، این وسیله‌های کوچک فقط قرار است زیبا باشند و کودک را با زیبایی‌شان سرگرم کنند. این در حالی است که عروسک‌ها می‌توانند کنجکاوی، خلاقیت، همدلی و... را نیز به کودک بیاموزند. کدام عروسکی است که با ظاهر و وسایل همراهش یکی از این ارزش‌ها را منتقل کند؟ نکته قابل تأمل دیگر تأثیر سلیقه در استقبال از این عروسک‌های ساخت ایران است. عروسک‌های ایرانی باید جذابیت ظاهری داشته باشند، قیمت‌شان مناسب باشد، رنگ‌های شاد و جذاب و روشن به تن داشته باشند و از نظر جنس و کیفیت مرغوب باشند، تا بتوانند جایگزین مناسبی برای عروسک‌های بیگانه محسوب شوند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: