مریم کمالی نژاد
توی کتابها چه خبر است که اینهمه مردم را تشویق به کتابخوانی میکنیم؟ قرار است از حاصل اندیشه و خیالپردازی دیگران که به شکل کلمه و جمله و کتاب درآمده، چه چیزی نصیبمان شود؟ چرا از اینکه آمار کتابخوانی مردم جامعهمان پایین است، احساس تأسف میکنیم؟ بله! پاسخ ساده است، کتابها یعنی عصاره فکر، اندیشه، تجارب و احساسات آدمهایی که بیش از ما یا همزمان با ما اما در شرایطی متفاوت زیستهاند. یعنی یک راه اشتباه را دوباره نرفتن و یک راهحل درست را از تجارب دیگران بیرون کشیدن. یعنی آشنایی و تسلط بیشتر بر همه مسائل انسانی.
گاهی پاسخ یک سؤال و راه حل یک مسأله به سادگی در کتابهای مرتبط یافت میشود اما فرد نه نیازی به آن احساس میکند و نه حتی به ذهنش میرسد که میتواند برای حل مشکلش به کتابی مراجعه کند، پس با آن میسازد تا آخر عمر و از تبعات منفی آن حال زندگیاش خراب میشود در حالی که میتوانست مشکل را به سادگی برطرف کند. درباره کودکان نیز وضع به همین منوال است. والدین باید به کتاب به عنوان یک نیروی کمکی در تربیت نگاه کنند و کتاب خوان کردن کودک را از همان ابتدای تولد کودک یا حتی پیش از آن گوشه ذهنشان داشته باشند و در سیستم تربیتیشان بگنجانند.
اما چه کنیم که بچههایمان به کتاب خواندن علاقهمند شوند؟ در ادامه به راهکارهایی عملی برای کتابخوان کردن کودک اشاره خواهیم کرد.
جنینی که میشنود
محققان میگویند کتاب خواندن برای جنین منافع زیادی دارد. طبق این مطالعات جنین میتواند لرزش صدای مادر را تشخیص دهد بنابراین صحبت کردن یا خواندن کتاب برای او میتواند فوایدی دربر داشته باشد. یکی از این فواید دادن حس آرامش به جنین است. همانطور که ما صدای همسایه دیوار به دیوار خود را میشنویم جنین هم میتواند صدای خارج از رحم را بشنود. این صدا از طریق استخوان، بافت و مایع اطراف و داخل رحم به جنین منتقل میشود. جنین شش ماهه قادر است صدای مادر خود را تشخیص دهد و با شنیدن آن آرام میگیرد. ارتباط برقرار کردن و صحبت کردن با جنین به نظر عجیب و سخت میآید اما خواندن کتاب برای او راه خوبی است تا بتوان بر روی برقراری این ارتباط تمرکز کرده و آن را تا هنگام متولد شدن نوزاد تقویت کرد.
در همین رابطه محققات هلندی کشف کردند که حس شنوایی و توانایی یادگیری در کودک با هم مرتبط است. این محققان تعدادی جنین را در معرض صداهایی مشخص قرار دادند. آنها دریافتند هر بار که جنینها این صداها را میشنوند از خود عکسالعمل نشان میدهند. این شواهد اثبات میکند که جنین توانایی یادگیری دارد. خواندن کتاب میتواند در پیشرفت مغز و زبان در سالهای اولیه زندگی بسیار مفید باشد. همچنین این کار باعث برقراری ارتباط میان والد و کودک میشود.
کودکت را بشناس
برای علاقهمند کردن کودک به کتابخوانی قبل از هر چیز باید استعداد و علایق او را به خوبی بشناسید. ممکن است کودک شما طبق جنسیت، علاقه و استعدادش به یک کتاب علاقه نشان دهد و به کتابی دیگر نه. و این عدم علاقهاش شما را مأیوس و ناامید کند. پس قبل از هر شروعی خوب کودکتان را بشناسید و حتی با آزمایش و خطا دریابید که به چه مطالبی بیشتر علاقه دارد.
انتخاب کتاب
· در انتخاب کتاب برای کودک به این نکات دقت کنید:
کودک پر تحرک است و هنوز به تفکر انتزاعی مجهز نشده، یعنی نمیتواند دقایق طولانی یک گوشه بنشیند و بر روی یک مطلب تمرکز کند. کتابی که انتخاب میکنید باید با دقت به همین نکته باشد. باید روحیه پرسشگر، کنجکاو و پر تحرک کودک را ارضاء کند.
· به همان دلایلی که در بالا اشاره شد، کودکان اغلب به داستان و شعر علاقه بیشتری دارند تا بقیه متون.
· به تصویرسازی و جنس کتاب توجه کنید. کودکان به کتابهایی با رنگهای شاد و و پر عکس و نقش بیشتر علاقه دارند.
· کودک را به محیط کتابفروشی عادت ندهید. اینطور نباشد که فرزند شما وقتی قدم در کتابفروشی میگذارد با یک دنیای بیگانه روبرو شود. از همان کودکی به او یاد دهید که کتابفروشی و انتخاب کتاب مناسب هم یک ضرورت است و هم تفریح.
· اجازه دهید کودک با توجه به علاقهاش کتاب انتخاب کند. او را به قفسه کتابهای کودک هدایت کنید و چند گزینه خوب که خودتان نوع متن، موضوع، تصویرسازی، رنگ و... را بررسی کردهاید در اختیارش بگذارید تا از میان آنها یکی را انتخاب کند.
کتابخوانی برای کودک
تا قبل از هفت، هشت سالگی شما باید بار خواندن کتابها را به دوش بکشید و بهترین راه برای این کار قصه گویی است. کتاب را بلند بلند بخوانید و سعی کنید نحوه درست قصه خواندن را یاد بگیرید. خشک و یکنواخت خواندن کودک را بیعلاقه میکند. در عوض لحن صدایتان و حتی حالت چهرهتان را همزمان با داستان تغییر دهید تا کودک جذب شود.
کتابخوانی گروهی را تجربه کنید. اگر دوتا بچه در خانه دارید برای هردو کتاب بخوانید تا گوش دهند. یا اینکه در مهمانیها و دورهمیها کودکان را جمع کنید و برایشان کتاب بخوانید و قصه بگویید.
اجرای نمایش یکی دیگر از راهکارهای جذاب برای علاقه مند کردن کودکان به کتاب است، داستان را برای بچهها بخواهید و از آنا درخواست کنید که یکی از شخصیتها را که دوست دارند انتخاب کنند و نقش آن را اجرا کنند.
چه کتابی برای چه سنی
شاید با خودتان بگویید مطالعه برای کودک تا قبل از شروع آموزش خواندن و نوشتن، فعالیتی بیهوده و بیثمر است که فقط حوصله کودک را سر میبرد. اینطور نیست. مطالعه در هر سن و سالی شکل و شمایل خاص خودش را دارد و والدین باید با آن آشنا شوند.
مطالعه کودک؛ تا دو سالگی
فرزند شما تقریبا از سه ماهگی سیستم چشماش کامل شده و میتواند به خوبی ببیند و رنگها را تشخیص دهد و نگاهش را از تصاویر بردارد. به همین دلیل نگاه کردن به عکسهای کتاب برایش جذاب میشود. در این زمان هرچیزی که به دست کودک بدهید به سمت دهانش میبرد و روانشناسان به آن مرحله دهانی میگویند. پس بهتر است از کتابهایی که جنس غیرکاغذی دارند و به آنها کتاب «حمامی» میگویند استفاده کنید. این کتابها معمولا یک تصویر ساده دارند و سه چهار صفحه. نرم هستند و اگر کودک آن را به دهانش نزدیک کند آسیبی نمیبیند. ساده است و سادگی آن برای چشم و ذهن نوپای کودک خوب است. سعی کنید رنگهای تند و جیغ را انتخاب کنید. قبل از استفاه کتاب را خوب بشویید و از جنس مرغوب آن انتخاب کنید. اگر کتاب خواندن را در زمان جنینی برای کودکتان آغاز کرده باشید، او با شنیدن صدای شما که برایش شعر میخوانید آرامش پیدا میکند. از وسایل اطرافتان به عنوان شخصیتهای داستان استفاده کنید. قاشق، شیشه شیر، عروسک و ...
مطالعه برای 2 تا 4 سالهها
در این سن و سال کودک شروع میکند به شناخت محیط اطرافش. هر چیزی او را هیجان زده کرده و ذوقش را در میآورد. خاصه وسایل ساده اطراف که برای ما بسیار تکراری است. در قابلمه، آیفن تصویری، لوستر و چراغ و... چون به تازگی راه رفتن را شروع کرده است در این زمان نگه داشتن کودک در یک جای ثابت و کتاب خواندن طولانی مدت برایش کار سخت و حتی نشدنی است. بهتر است کتاب خواندن را به قبل از خواب که کودک در تختش آرام گرفته موکول کنید. یا لحظات کوتاه بین روز.
در این سن کتابهایی که برای کودکتان انتخاب میکنید باید کم حجم بوده و تصاویر ساده داشته باشد. احتمالا کودک از شنیدن چند باره داستانهای تکراری خسته نمیشود و چه بسا که با آنها مأنوس شده و بارها از شما بخواهد همان دیشبی را بخوانید. پس در انتخاب کتاب و عنوان آن دقت کنید. کتابهایی زیادی وجود دارند که در قالب داستان مسائل مبتلا به کودکان این سن و سالی را بیان میکنند و به کودک کمک میکنند احساسات و تفکراتش را در آن زمینه بهتر درک کند. مثل کتابهایی که درباره به دنیا آمدن فرزند دوم، مسأله دستشویی رفتن، رفتار با غریبهها و... است. پس صرف سرگرم کردن کودک در مورد داستان خوانی مهم نیست. بلکه تربیت و آموزش نیز باید در نظر گرفته شود.
برای کودک اشعار ساده کودکانه بخوانید. متن آهنگین بیشتر در ذهن کودک میماند و معمولا کودک آن را خیلی زود حفظ میشود. وقتی شعری را که همین دیروز برایش خواندهاید برایتان از حفظ خواند او را تشویق کنید. حتی به او جایزه بدهید، اعتماد به نفسش با این کار افزایش پیدا میکند.
بین سه تا چهارسالگی میتوانید هنگام کتاب خواندن برای کودک از او بخواهید ادامه داستان را تخیل کند یا حدس بزند. از او بپرسید دوست دارد چه اتفاقی برای شخصیت بیفتد یا اینکه قهرمان داستان میتوانست چطور برخورد کند تا توی دردسر نیفتد و سؤالاتی از این دست که هم فکر و هم تخیل کودک را به کار میاندازد.
4 تا 7 سالگی
کودک در این سن وسال کم کم به خواندن و نوشتن حروف علاقهمند میشود. خاصه در سالهای اولیه شروع دبستان و به محض فراگیری حروف الفبا هر چیزی که دم دستش باشد را حجی کرده و میخواند. تابلوها را مشترکا به او بخوانید. به چیزایی که با هیجان برایتان دست و پا شکسته میخواند با دقت گوش دهید و او را تشویق کنید. در این سن الگوگیری در کودک پررنگتر از قبل است. یعنی تقلید و قهرمان پیدا کردن در زندگی آغازش در این سن و سال است. پس باید مراقب ورودیهای کودک باشید. فیلم هایی که میبیند و کتابهایی که میخواند را با دقت انتخاب کنید. با توجه به همین مسأله میتوانید کتابهایی که از سرگذشت مشاهیر، بزرگان دینی، افراد مؤثر و مثبت است و در قالب داستان بیان شده را در اختیار کودک بگذارید. شک نکنید که او سعی میکند خود را به آنها شبیه کند.
ادبیات کهن ایران که حاوی درسهای زندگی است و اغلب هم به زبان کودکان بازنویسی شدهاند بسیار منبع خوبی برای مطالعه کودکان در این سنین هستند که نباید از آنها غافل شوید.
نکته طلایی:
سخت نگیرید. هرگز کودک را به اجبار پای کتاب ننشانید. بالاجبار هیچ فردی کتابخوان نمیشود.