فاطمه اقوامی
شاید شما هم زندگی در محیطی که برایتان خوشایند و دلچسب نیست و با روحیات و تفکراتتان تفاوت دارد را تجربه کرده باشید... شرایط بسیار سختی است... اصلا اعصاب و روان آدم درگیر شده و گاهی هم کار به آنجا میرسد که سررشته امور از دست تدبیر و اندیشه خارج میشود... برخیها که صبر و طاقتشان کمتر است ترجیح میدهند کلا بیخیال همه چیز شوند و فرار را بر قرار ترجیح میدهند اما هستند کسانی که اندیشه و فکرشان آن بالابالاها سیر میکند... به نظر آنها دوری و پشت کردن راه علاج نیست بلکه باید آستین همت بالا زد و سرچشمه گلآلود شده را پاک و مطهر کرد و با آن دنیایی را سیراب نمود... ممکن است راهی به خطا رفته، آلودگی به فضایی وارد شده و سیاهی بر چهره گوهری ارزشمند نشسته باشد اما به نظر این بلند همتتان میشود همه این سیاهی را زدود و طرحی نو درانداخت... دقیقا مشابه کاری که گروه تئاتر «هنر مقدس» انجام دادند... گروهی از بانوان جوان و پر انرژی که دور هم گرد آمدند تا هنرمندانه روایتهای مقدسی را به روی صحنه ببرند آن هم فقط برای آنان که از خودشان هستند یعنی بانوان خوب این سرزمین... این گروه با همت و تلاششان نشان دادند که تصویری که دنیای مدرن از هنر به نمایش گذاشته یک جنس دروغین و بدلی است و فضای هنر اگر به سرچشمه درست وصل باشد به زلالی آب است و میتواند در آینه پاک وجودش روایتهای نابی را منعکس کند و تاریخساز باشد...
بعد از دو ماه اجرای مداوم در ماه محرم و صفر، در آخرین روز اجرای نمایش «عروس روز دهم» ساعتی را در کنار جمع صمیمی گروه تئاتر هنر مقدس گذراندیم تا بیشتر با فعالیتهای هنرمندانهشان آشنا شویم... همراهمان باشید...
شناسنامه گروه:
مریم شعبانی؛ کارشناس هنر، دارای گواهینامه مدیریت نمایشی، مدرس تئاتر (سرپرست، نویسنده و کارگردان گروه)
منا شعبانی؛ کارشناس طراحی لباس، مدرس هنر (دستیار کارگردان، طراح لباس و نور)
مبینا حمزوی؛ کارشناس ارشد روانشناسی (رهبر فرم گروه)
فاطمه نوری؛ کارشناس ارتباطات، دانشجوی ارشد مدیریت رسانه، خبرنگار (بازیگر و مسئول بخش خبری گروه)
محدثه رمضانی؛ کارشناس روانشناسی (بازیگر)
منصوره جلالیان؛ کارشناس ارشد فلسفه (دوخت لباس، صوت و موسیقی،گروه فرم)
سبا رضایی؛ کارشناس علوم اجتماعی (گروه فرم)
زهرا هودگر؛ کارشناس آی تی (مسئول اجرایی)
عطیه بحری؛ کارشناس علوم سیاسی (گروه فرم)
الهام تهرانی؛ کارشناس ارشد معماری
الهه ریوندی؛ کارشناس ارشد انیمیشن (مجری صحنه)
سارا اولیا؛ کارشناس ارشد علوم تربیتی تکنولوژی آموزشی
هانیه شاکر؛ کارشناس حسابداری (مدیر تبلیغات و صوت)
زهرا توحیدی؛ دانش آموخته گریم تتاتر و سینما (گریمور)
مهسا دلیلی؛ دانشجوی فقه و حقوق (مسئول صحنه و آکسسوار)
سارا قادری؛ دانشحوی بیوشیمی (گروه فرم)
عطیه زارع؛ مهندسی کشاورزی (گروه فرم)
فاطمه زارع؛ دانشجوی ادبیات (بازیگر)
زلیخا مهدینیا؛ مهندس نرم افزار (گروه فرم)
زهرا وحدتی؛ دانشحوی نساجی (از عوامل صحنه و لباس)
مایده طهرانی؛ دانشجوی عکاسی(از عوامل صحنه و لباس)
فاطمه کرمی: (از عوامل صحنه و لباس)
فاطمه سعدی؛ دانشجوی مامایی
مطهره توحیدی؛ دانشجوی فیزیوتراپی (از عوامل صحنه و لباس)
دانش آموزان همراه گروه: حورا جهانبخش، فاطمه وهابی، فاطمه بیات، عارفه منگلی، شیدا امیری. (گروه فرم)
مطمئنا مثل مادرها که بهتر از هر کسی میتوانند از فرزندشان سخن بگویند و اطلاعات تولد، رشد، هنر و خصوصیات او را در اختیارمان بگذارند، مریم شعبانی هم که گروه تئاتر هنر مقدس را راه انداخته و سالها برای به ثمر نشستن آن تلاش کرده بهتر از هر کسی میتواند دربارهاش سخن بگوید. به همین خاطر اول پای صحبتها او نشستیم تا برایمان از روزهای طلایی «هنر مقدس» روایت کند:
ـ ایده تشکیل گروه هنر مقدس چطور به ذهنتان رسید؟
فعالیت اصلی من تدریس هنر است و در مدتی که در مدارس دخترانه به عنوان مربی تربیتی فعالیت داشتم میدیدم بچههای مستعدی در زمینه هنری وجود دارند که دوست دارند در کنار رعایت موازین اسلامی و در نظر گرفتن خط و خطوط اسلامی فعالیت هنری داشته باشند.
از طرف دیگر متأسفانه در فضاهای هنری کشور و کارگاههای تئاتر در زمینه رعایت اصول اسلامی مشکلاتی وجود دارد. به خاطر همین تصمیم گرفتم گروهی را تشکیل بدهم که چه از لحاظ تمرین و چه اجرای نمایش یک فضای کاملا دخترانه و آزاد باشد. البته چون همه دوستان بازیگر با حجاب کامل روی صحنه میروند و موضوعات هم بیشتر روایتهای تاریخ اسلام است اگر تماشاگر مرد در نمایشهای ما حضور داشته باشد، مشکل خاصی ندارد اما چون در تئاتر هنرمندانه که میخواهد با قلب و روح مخاطب ارتباط برقرار کند باید از زبان بدن، شیوایی کلام، آواز، موسیقی و حرکات فرم استفاده شود، حضور مردان ممکن است به تقوای روح هنرمند صدمه بزند به خاطر همین از سال 87 تصمیم گرفتیم یک گروه مختص بانوان تشکیل دهیم.
چرا نام هنر مقدس را برای گروه انتخاب کردید؟
ابتدای کار نام گروه «میعاد» بود. من همان زمان پژوهشی در مورد هنر دینی و قدسی داشتم. آقای بوکهارت یک نظریه در مورد هنر دینی دارد که در آن مطرح میکند تنها هنری میتواند در جامعه تأثیر گذارد که ذات قدسی داشته، از ملکوت آمده و درگیر نفسانیات ما نشده باشد. به نظر او فقط هم وسیله هنری نیست که باید قدسی باشد بلکه بطن و باطن هنر هم باید قدسی باشد تا بتواند روی جامعه اثر بگذارد. شهید آوینی هم باز بحثی درباره هنر قدسی مطرح میکند و روی این مطلب نظر دارد که هنر قدسی میتواند جامعه را نجات دهد. براساس همین مطالب و از آنجا که ما عهد بسته بودیم در کارمان موازین اسلامی را رعایت و هنرمان را قدسی کنیم نام «هنر مقدس» رابرای گروه انتخاب کردیم و تصمیم گرفتیم هم در راه تزکیه خودمان قدم برداریم و هم در راه تزکیه جامعه.
کار اجرای گروه به چه صورت است؟
ما به شکل کاروان تئاتر کارمان را شروع کردیم. در کشور ما آنقدر که سینما جا افتاده، تئاتر و رفتن به تئاتر مورد استقبال واقع نمیشود. برای همین ما تصمیم گرفتیم خودمان به سراغ مخاطبین برویم تا بتوانیم جامعه بیشتری را تحت پوشش قرار دهیم. مدارس، حوزهها، دانشگاهها، خوابگاهها، مراکز فرهنگی ـ هنری همه مکانهایی بودند که ما رجوع میکردیم و برای بانوان اجرا داشتیم. 4 سال هم هست که برنامه فروش گیشه ریختیم و کارمان در سایت حرفهای تئاتر قرار میگیرد و مثل بسیاری از تئاترهای حرفهای دیگر فروش بلیط داریم. ابتدا خیلیها با این کار ما مخالف بودند و میگفتند فروش ندارید و استقبال نمیشود. اما خدا را شکر توانستیم مخاطب خود را پیدا کنیم و سال گذشته که در ایوان شمس اجرا داشتیم تعداد مخاطبانمان با تئاتر حرفهای یکی از کارگردانان به نام برابری کرد. تا به حال هم 200 اجرا به صورت کاروان تئاتر و متمرکز داشتیم. این مسأله نشان میدهد که اجرای تئاتر تاریخی ـ مذهبی آن هم ویژه بانوان در کشور ما مخاطب خاص خودش را دارد و از آن استقبال میشود. کار ما به خصوص برای قشر نوجوان و جوان این جذابیت را دارد که مشاهده میکنند یک خانم با رعایت موازین اسلامی میتواند تا این حد بدرخشد و موفق عمل کند. تازه این استقبال در حالی است که ما در عرصه تبلیغات مانند دیگر کارها مانور نمیدهیم چون ترجیح میدهیم عکس و فیلم دوستان محفوظ بماند.
اعضای گروه همگی از اهالی هنر هستند؟
خیر، همانطور که در بخش معرفی دوستان گروه آمده است، تحصیلات متفاوتی چون فلسفه، روانشناسی، بیوشیمی و... در بین اعضای گروه پیدا میشود و ما از رشتههای مختلف جذب نیرو داشتیم.
این افراد چطور با تئاتر و بازیگری آشنا شدند؟
همه دوستانی که به گروه ملحق میشوند یک دوره آموزشی ویژه گروه راپشت سر میگذارند. آنها در دورههای آموزشی بیان و بدن شرکت میکنند و زمانی که مهارت لازم را به دست آوردند وارد کار اجرایی میشوند.
کمی درباره تئاترهایی که تا به حال روی صحنه بردید، برایمان توضیح بدهید.
گروه هنر مقدس تا به حال 18 نمایشنامه را به روی صحنه برده است. 6،5 سال به طور خاص روی موضوع عاشورا تمرکز داشتیم که در اغلب آنها روایتی کمتر شنیده شدهای از عاشورا که یک زن محور آن بوده را برای کار انتخاب کردیم. البته تمام روایتهای تاریخی انتخابی زمانی که میخواهد به صورت یک نمایشنامه به روی صحنه برود نیاز دارد تغییراتی پیدا کند و خلاقیتهایی به آن اضافه شود.
یکی از کارهای ما «ایوان آخر» بود که در آن عاشورا به شکلی تعزیهگون از زبان حضرت رینبسلاماللهعلیها و هنده همسر یزید روایت میشد.
کار دیگر ما «اقلیما» بود که به داستان خلقت آدم و حوا و رانده شدن آنها از بهشت و ماجرای توبه آنها میپرداخت. همانطور که میدانیم در روایتهای تاریخی حضرت آدم برای پذیرفته شدن توبهاش خداوند را به 5 تن آلعبا قسم میدهد و ما در این نمایشنامه با عنایت به این مطلب، موضوع رستگاری انسان توسط امام حسینعلیهالسلام را به تصویر کشیدیم که در آخر کار باز هم داستانی از عاشورا در این نمایش روایت میشد.
در نمایشنامه «سقیفه تا غدیر» ماجرای غدیر و ولایت حضرت علیعلیهالسلام روایت میشود.
«آغازی بر یک پایان» عنوان نمایشی دیگر ماست که به شهادت حضرت زهراسلاماللهعلیها میپردازد.
«صیانه دختری از آل فرعون» با موضوع جهان پس از ظهور و استکبارستیزی نمایشنامه دیگر ماست که در قالب مستند و کمیک روی صحنه رفت.
در نمایش «این من نیستم» به بحث فلسفه حجاب پرداختیم.
نمایشنامههای «اتفاقی در میعادگاه»، «بی مجنون» و «پیامبر لیلا» از دیگر کارهای گروه هنر مقدس است. امسال هم در ایام محرم و صفر نمایش «عروس روز دهم» را روی صحنه بردیم که روایتی از عاشورا به زبان همسر وهب است.
تا به حال برای کودکان هم اجرا داشتید؟
بله، چندین نمایشنامه مانند «ننه طلا» را برای این گروه سنی اجرا کردیم که البته تعدادش زیاد نبوده است. در نمایشنامههای کودکان هم در زمینه موضوعات مذهبی مثل جشن تکلیف دختران کار کردیم.
برای اینکه یک نمایشنامه در گروه هنر مقدس آماده اجرا شود، چه پروسهای را طی میکند؟
ابتدا یک سناریو توسط نویسنده گروه که خودم هستم در نظر گرفته میشود و بعد براساس نیازی که داریم گروههای مختلف مشغول تحقیق میشوند. حداقل یکی، دو ماه این تحقیقات طول میکشد. بخشی از مطالعات با مراجعه به کتابهای مرجع و تاریخی است که برای نقل روایت تاریخی استفاده میشود. برخی از مطالعات هم پیرامون موضوعات روز جامعه است چون ما هر سال در هر موضوعی که کار میکنیم به شرایط و اتفاقات روز هم گریزی میزنیم. مثلا سال گذشته بحث مدافعان حرم در کارهایمان مطرح میشد و امسال هم به بحث اسرائیل و مقاصدی که دارد، پرداختیم.
بعد از اینکه مطالب گردآوری شد، نمایشنامه وارد بخش دیالوگنویسی و پردازش شخصیتهای داستان میشود. بعد از این قسمت هم به سراغ طراحی صحنه و لباس میرویم که در این بخشها هم جنبه مستندات تاریخی و هم جنبه هنری کار در نظر گرفته میشود.
چه المانهایی برای کار در نظر میگیرید تا بتواند کمی از فضای تئاترهای سنتی فاصله بگیرد و به ویژگیهای تئاتر مدرن امروزی نزدیک شود و با مخاطب جوان ارتباط برقرار کند؟
ما سعی کردیم از رنگ، نور،فرم و موسیقی به شکل روز و مدرن بهره بگیریم و جذابیتهایی را برای جوانان ایجاد کنیم که به نظرم در این امر موفق بودیم. ما توانستیم صحنههای اکت با جلوههای بصری خاص را در کارهایمان داشته باشیم. همیشه هم در اجراها از موسیقی روز استفاده کردیم. حتی آن زمان که نمایشها را در قالب تئاتر ـ تعزیه روی صحنه میبردیم اغلب نواهای مورد استفاده موسیقی نو و مدرن بود. الحمدالله ما در بحث تکنیک پیشرفت خیلی خوبی داشتیم و توانستیم موفق عمل کنیم. شاید برایتان بسیار جالب و مورد توجه باشد که بدانید امسال گروه ما تئاتری را روی صحنه برد که برای اولین بار اتاق فرمانش به طور 100 درصد توسط بانوان هدایت میشد. دوستانی که با کار آشنا هستند میدانند که این کار بسیار سخت است.
به نظرتان هنر به خصوص تئاتر تا چه حد میتواند در انتقال مفاهیم ارزشی مؤثر باشد؟
حضرت آقا جملهای دارند که به نظر من بسیار کامل و رساست و همیشه قوت قلب من برای ادامه دادن این مسیر بوده است. ایشان میفرمایند:«هیچ تاریخی ثبت نمیشود مگر به زبان هنر.» پس ما میتوانیم 100درصد در ثبت تاریخ گذشته و امروزمان مؤثر باشیم. خیلی از افراد ما نمیدانند در جهان اسلام چه میگذرد و چه بر سر مردم مظلوم مسلمان میآورند. ما میتوانیم با به تصویر درآوردن این وقایع در ثبت و انتقال تاریخ مؤثر باشیم البته به شرطی که مستند و حرفهای کار کنیم.
فعالیت در عرصه نقل حوادث تاریخ اسلام و هنر مقدس چه آثار و برکاتی دارد؟
اولین اثر آن شناخت حق و باطل در جریانات مختف است. انوار الهی این اجراها و روایتها بر روی قلب اثر مثبتی میگذارد. مسیری که در این چند سال طی کردیم و بازخوردهایی که داشتیم همه نشان از همین اثر مثبت میدهد. یادم هست بعد از یکی از اجراها خانمی بدون اینکه بداند من مسئولیتی دارم سراغم آمد و گفت: بازیگران تئاتر کجا هستند؟ من میخواهم آنها را ببینم و احساساتم را بگویم. من او را به پشت صحنه راهنمایی کردم. این خانم به دوستان گفته بود: من زرتشتی هستم و چندین سال است که دلم میخواهد مسلمان شوم ولی به یقین کامل نرسیده بودم و دلیل قانعکنندهای برای خانوادهام نداشتم ولی امروز با داستانی که شما از حسینتان تعریف کردید به این یقین رسیدم. قطعا خودم مسلمان میشوم و فکر میکنم بتوانم خانوادهام را نیز متقاعد کنم. به نظر من این بازخوردها بزرگترین برکاتی است که این آثار دارد.
در باور جامعه فضای هنر، از باورهای مذهبی دور شده است، چطور توانستید اعتقادات خود را با این فضا پیوند بزنید و حرفی برای گفتن داشته باشید؟
اولا بسیار مطالعه داشتم و سعی کردم از تجربیات دیگران هم در این عرصه به خوبی بهره ببرم. خیلیها اعتقاد دارند هنر صرفا وسیله تفنن است و رسما میگویند قرار نیست ما در اثر هنری مطلبی را به دیگران آموزش بدهیم اما من فکر میکنم از دوران پارینه سنگی هم انسانهای اولیه از نقاشی، مجسمهسازی و دیگر هنرها استفاده میکردند تا عقاید، افکار، اندیشهها و احساساتشان را به دیگران منتقل کنند حالا چرا در دوران مدرن با این همه امکانات من از وسیلهای مثل هنر تئاتر که بسیار قابلیت دارد و اکثر هنرها در آن جمع شده، برای انتقال عقایدم استفاده نکنم؟! آن هم عقایدی که موجب رستگاری میشود. من در عقایدم به شخصی مثل امام حسینعلیهالسلام اقتدا میکنم که کشتی نجات است. دوست دارم دیگران هم روی عرشه این کشتی بیایند و به نظرم هنر وسیله خوبی است که میتواند در این زمینه کمک کند.
تا به حال از طرف ارگان خاصی حمایت شدید؟ و به نظرتان ورود ارگانهای دولتی به عرصه فرهگ و هنر اثر مثبت دارد یا منفی؟
به نظر من هیچ ملتی موفق نخواهد بود مگر آن که دولت و ملت در کنار هم باشند و با وحدت حرکت کنند. خیلی از پتانسیلها در خدمت دولت است و باید دولت از گروههای مختلف حمایت کند تا آنها بتوانند از برخی امکانات استفاده کنند. اما متأسفانه تا امروز به آن صورت که یک اثر هنری نیازمند حمایت میباشد، حمایتی صورت نگرفته است. البته ارگانهایی مثل شهرداری منطقه 12 یا بسیج مالکاشتر کمکها و حمایتهایی داشتهاند اما این همکاریها محدود بوده است.
بعد از این گفتگو، به سراغ فاطمه نوری شکری یکی از بازیگران قدیمی گروه تئاتر هنرمقدس رفتیم تا او هم از روزهای همراهی با این گروه برایمان سخن بگوید:
ـ چه طور به جمع هنر مقدس پیوستید؟
من در زندگی شخصیام یک دوره تحول را پشت سر گذاشتم. یعنی ابتدا به گونهای دیگر فکر میکردم اما بعد از یک تحول درونی اندیشه و دیدگاهم تغییر کرد. بعد از تحول احساس کردم وظیفهای بر دوش من قرار دارد. هم باید خودم هدف اصلی زندگی را پیدا کنم و به معضوق حقیقی برسم و هم به دیگران در این راه کمک کنم. برای این کار، راههای مختلفی به ذهنم میرسید. یکی از آنها رسانه بود که خدا را شکر توانستم در آن زمینه قدم بردارم و یکی هم از طریق بازیگری بود. همیشه در ذهنم دنبال راهی بودم که به دیگران نشان بدهیم چهارچوبهایی که اسلام برای یک زن در نظر گرفته باعث رشد او میشود. فردای روز کنکور یکی از دوستانم خانم شعبانی را به من معرفی کرد و گفت اهدافش بسیار شبیه ماست. خلاصه خدمت خانم شعبانی رسیدیم و صحبت کردیم و قرار بر تأسیس گروه هنر مقدس شد و الان نزدیک به یک دهه هست که در خدمت این گروه هستم.
ـ ایفای نقش شخصیتهای تاریخی و مذهبی چه سختیها و جذابیتهایی دارد؟
اولین جذابیتش این است که تو را وادار میکند خودت را بسازی. من ایفای نقشهای مثبت و منفی را موهبتی از جانب خداوند میدانم. اینها باعث میشود به من یادآوری شود که خصوصیات افراد رستگار چیست و از طرف دیگر انسانهای منفی چه صفاتی دارند و در نتیجه چه خصوصیاتی را باید به خودم اضافه کنم و از چه صفاتی دوری گزینم.
بهترین و لذتبخشترین نقشی که بازی کردید، نقش کدام شخصیت بوده است؟
نقش امام حسین در تئاتر «اتفاقی سرخ در میعادگاه» و دیگری نقش ام وهب در تئاتر «اقلیما» که مناظره بسیار زیبایی با زمان ابتدای خلقت داشت از بهترین نقشهایی است که ایفا کردم.
چطور خودتان را به نقش مورد نظر نزدیک میکنید؟
راههای زیادی برای این کار وجود دارد. برخی از آنها مثل شیوه ریلکس، تمرکز روی نقش، کاووش، شناسایی دیالوگها و ... روشهای علمی است که در کتابها هم به آن اشاره شده است اما غیر از اینها روش دیگری را تجربه کردم که به شاگردان هم همیشه توصیه میکنم. من همیشه قبل از اجرا درباره شخصیتی که قرار است نقشش را ایفا کنم، مطالعه میکنم. مثلا میگردم ببینم او در چه جغرافیایی زندگی میکرده و این جغرافیا چه اثراتی بر روی او داشته است. مثلا کسی که در آب و هوای خشک زندگی میکند حالت صورتش به چه صورت است و آن وقت در موقع اجرا سعی میکنم این مسائل را رعایت کنم و در حالت چهره خود بیاورم. یعنی برای هر اجرا من فقط به متن اصلی اکتفا نمیکنم و حتما خودم به منابع اصلی رجوع کرده و درباره آن شخصیت مطالبی را میخوانم.
این تئاترها با توجه به اینکه ویژه بانوان اجرا میشود به نظرتان بر روی این قشر مهم جامعه تأثیرگذار است؟
من از نظر خودم به این سؤال پاسخ نمیدهم بلکه با توجه به بازخوردهایی که دیدم میگویم. مثلا سال گذشته ما مهمانی از خارج از کشور داشتیم که دیدن نمایش ما باعث تحول ایشان شده بود. یا خانم مسنی هست که هر روز به دیدن تئاتر ما میآید. با او که صحبت کردیم مشخص شد زندگی متفاوتی داشته و خیلی از اسلام دور بوده است ولی هر روز دارد به دیدن تئاتر ما میآید. ما در تئاترهای خود صرفا به روضهخوانی نمیپردازیم که البته این روضهخوانی در جای خودش بسیار هم مقدس است ولی سعی میکنیم به بانویی که نمایش را تماشا کند این را انتقال دهیم که تو هم میتوانی مانند ام وهب باشی. به نظر من اگر مادران جامعه درست شوند عرصه فرهنگی ما هم تحول پیدا میکند و جامعه ما هم مسیر درست خود را پیدا میکند. ما تلاش کردیم با زبان زنانه روی زنان جامعه اثر بگذاریم و نقش فوقالعاده مهمشان را به آنها گوشزد کنیم.
دوست داشتیم بیشتر از گروه هنر مقدس بشنویم به خاطر همین سراغ محدثه رمضانی یکی دیگر از بازیگران خوب این مجموعه رفتیم. او که متولد سال 74 و مشغول به تحصیل در رشته روانشناسی است برایمان اینگونه از آشنایی با گروه و تجربیاتش تعریف کرد:
ـ کی و چطور با این گروه آشنا شدید؟
خرداد سال 94 از طریق گروهی که قبلا با آنها کار هنری انجام میدادم با گروه هنر مقدس آشنا شدم. خدا را شکر در تست ابتدایی پذیرفته و وارد دورههای آموزشی شدم. از امسال هم به عنوان یکی از اعضای مدرس گروه هنر مقدس آموزش تئاتر به نوجوانان را شروع کردم.
ـ با توجه به اینکه در رشته روانشناسی تحصیل میکنید، چطور از هنر و بازی در تئاتر سر درآوردید؟
از سوم راهنمایی به تئاتر علاقه داشتم و در حد تئاترهای مدرسه هم فعالیتهایی داشتم. از وقتی وارد دانشگاه شدم با توجه به اعتقادات مذهبی به خاطر فضای نامناسبی که بر اکثر محیطهای تئاتر کشورمان حاکم هست قصد داشتم فکر تئاتر را از ذهنم بیرون کنم که با گروه هنر مقدس آشنا شدم.
ـ هدفتان از حضور در تئاتر و بازیگری چیست؟
روح و جسم هر آدمی از ابتدای خلقتش با هنر آمیخته است. هنر نمایش و به طور کلی تصویر یکی از نافذترین و مؤثرترین روشهای انتقال پیام به شمار میرود. نمایش راهی است که انسان میتواند هزار حرف و دغدغه را به انسانهای دیگر منتقل کند. حس میکردم بهترین راه برای انتقال مفاهیم تئاتر است چون در تئاتر تماشاگر فقط با تصویر هنرمند سر و کار ندارد بلکه قلب و روح و جانش درگیر بازی او میشود. زنده و مستقیم بودن تئاتر چیزی است که همیشه نظر من را جلب میکند.
ـ ایفای نقشهای تاریخی و مذهبی چه سختیها و جذابیتهایی دارد؟
یکی از سختیهای اصلی در اجرای نقشهای مذهبی و تاریخی این است که مردم با دقت نظر آن را دنبال میکنند و نسبت به ایرادات توجه بیشتری دارند. یعنی با توجه به مستندات موشکافانه به نقش نگاه میکنند.
ـ تا به حال ایفای چه نقشهایی را برعهده داشتید؟ کدام یک جذابتر و سختتر بوده است؟
سال سوم راهنمایی یک کار ترکیبی نور و صدا بازی کردم که در آن نقش یک دختر مددکار جنوبی را بازی میکردم. از آن تئاتر خاطره خوبی در ذهنم مانده است چون آن کار در سالنی بزرگ و جلوی بسیاری از خانواده شهدا اجرا شد. در گروه هنر مقدس هم بازی در نقش کائیل (ابلیس) برایم حس متفاوتی داشت. این نقش علیرغم حس روحی بسیار سنگینی که داشت و انرژی روحی و جسمی زیادی که از بازیگر میگرفت اما در هر مرتبه کاوش در آن میشد به مطلب جدیدی رسید و من واقعا به نوشته تحقیقی و با ذوق خانم شعبانی دست مریزاد میگویم.
البته این را بگویم که همه نقشها برای بازیگر دوستداشتنی هستند. به نظر من نقش باید هر دفعه روی صحنه اتفاق بیفتد یعنی زندگی شود چون اگر بازیگر فقط آن را بازی کند یک بازی کلیشهای و مصنوعی از او دیده میشود.
ـ بازی در نقش ابلیس که به نظر دوستان خیلی خوب از عهده اجرای آن برآمدید چه حسی داشت؟ چطور خودتان را به این نقش نزدیک کردید؟
نقش کائیل به نظر من بسیار متفاوت بود. از این حیث که من الگویی که وجود خارجی داشته باشد، نداشتم. من تقریبا دو برابر زمانی که برای تمرین بازی و تکنیک میگذاشتم در خانه صرف مطالعه و کاووش میکردم. شاید صدها اتود مختلف ذهنی و عملی زدم تا آن چیزی که در ذهن خودم و خانم شعبانی بود دربیاید. خانم شعبانی کتابهای زیادی را برای مطالعه به من پیشنهاد دادند. چندین فیلم را تحلیل کردم. افکت صدا و تیک صورت را خودم با راهنمایی خانم شعبانی ساختم. خلاصه من روی جزء به جزء حرکات بدنم برای این نقش کار کردم. مهمترین و سختترین قسمت، درآوردن حس کائیل بود چون باور کردن موقعیت او طولانی و دشوار است. در واقع کائیل یک کاراکتر با سبک سورئال به حساب میآید. واقعیتی که با ماوراءالطبیعه پیوند خورده است. او در جدال با خودش، خدای خودش و آدمهایی که خلق میشوند گیر افتاده است. همه این موارد در ذهن من تصویری داشت و ساخته شده بود و باید در صحنه اجرایی میشد.