کد خبر: ۱۳۷۷
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۲۵
پپ
اجراي تئاتر موزيكال در تالار وحدت با حاشيه‌هايي از جنس «شهرزاد»
صفحه نخست » ایوان هنر



محمدصادق عابديني

چارلز ديكنز اگر مي‌دانست بيلبوردهاي گرانقيمت تبليغاتي در تهران قرار است در اختيار «اليور توييست» پسربچه يتيم داستانش قرار بگيرد، شايد كاري مي‌كرد كه اليور به جاي در‌خواست يك كاسه سوپ بيشتر، سراغ مجوز ساخت سريال در شبكه نمايش خانگي برود و با «فاگين» پير در توليد آثار هنري مشاركت كند!

حسين پارسايي، كارگردان تئاترهاي مذهبي در سال‌هاي نه‌ چندان دور، مدير كل دفترنمايش خانگي، مستند و فيلم كوتاه سازمان سينمايي و دبير شورا سياستگذاري تئاتر ايرانشهر، قرار است تئاتر «اليور توييست» را روي صحنه ببرد؛ تئاتري موزيكال و البته متفاوت با آثار ارزشي كه پارسايي با ساخت آن‌ها به شهرت رسيد. اين روزها «اليور توييست» يك‌بار ديگر نام پارسايي را بر سر زبان‌ها انداخته است و رسانه‌ها دليل آن را رابطه ميان وی و يك تهيه‌كننده حاشيه‌دار مي‌دانند. در اين ميان پاي «شهرزاد» هم درميان است.

حسين پارسايي، كارگردان آثاري چون «من كه دا نيستم»، «سردار مهر و ماه»، «بانوي آب و آيينه» و «آرسنيك و تور كهنه» بعد از دبيري پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت، از تئاتر دور شد و به سازمان سينمايي رفت. وي با آمدن رجبي معمار به خانه هنرمندان، عضو شوراي سياست‌گذاري تماشاخانه ايرانشهر شد و گفته مي‌شود مرد اول تصميم‌گيري براي نمايش‌هاي ايرانشهر شده است. پارسايي بعد از مدت‌ها دوباره سراغ كارگرداني رفته و مي‌خواهد يكي از شاهكارهاي ادبيات كلاسيك يعني «اليور توييست» نوشته «چارلز ديكنز» را در تالار وحدت اجرا كند؛ نمايشي موزيكال كه صدايش در رسانه‌ها پيچيد. رسانه‌ها از روابط پشت‌پرده‌اي كه باعث شد تا بيلبوردهاي تبليغاتي سريال «شهرزاد» در اختيار آگهي‌هاي نمايش «اليور توييست» قرار بگيرد، پرده برداشتند.

كارنامه‌ پر ابهام و عجيب «حسين پارسايي»

براي پيش درآمد پرداختن به تبليغات نمايش «اليور توييست» بهتر است، بخش‌هايي از نقد «رجانيوز» بر رفتار مديريتي پارسايي را مرور كنيم. رجانيوز در مطلبي با عنوان «نگاهي به كارنامه پر ابهام و عجيب «حسين پارسايي» از مديران شهرداري و دولت «امروز باد به كدام سمت مي‌وزد؟!» نگاهي به كارنامه اين مدير هنري داشته است. «رجا» درباره پارسايي مي‌نويسد: «بسياري از دلسوزان و فرهيختگان كشور با توجه به سوابق و كارنامه مملو از ايراد و انحراف ايشان در حوزه تئاتر نااميدانه از به خطر افتادن ظرفيت و پتانسيل مهم سازمان سينمايي سخن گفتند، ‌اما متأسفانه گوش شنوايي براي آنان نبود.‌» اين سايت همچنين به حضور پارسايي در مجموعه تئاتر ايرانشهر اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: «كافي است نگاهي به نمايش‌هاي هدف‌دار، سخيف و صد البته با مضامين خاص و اشاعه‌دهنده برخي تفكرات ديكته‌شده بعضي جريانات معاند و مخالف انقلاب روي صحنه آن مجموعه انداخته شود تا در هركدام رد پا و اعمال‌ نفوذ جناب مديركل را يافت.

از نمايش «نماينده ملت» كه تمسخر سخيفي از رهبر معظم انقلاب و به كارگرداني مجيد مظفري در اين مجموعه روي صحنه رفته است تا نمايش «ديگري» به كارگرداني بهاره رهنما كه مصداق بارز ترويج و تبليغ همجنسگرايي بوده‌ است. نمایش نازل و غربگراي «پالت» به كارگرداني محمد حاتمي، تنها نمونه‌ها و موارد دم‌دستي و نه‌ چندان دور اين سالن نمايشي است كه همگي نشان از عمق فساد و ريشه دواندن جريان نفوذي و ولنگاري فرهنگي در سالن تئاتر ايرانشهر است»، «رجا» در ادامه درباره «پارسايي» مي‌نويسد: «با نگاهي به سوابق و كارنامه مديريتي ايشان به‌ وضوح مي‌توان ديد كه كسب منافع شخصي مهم‌ترين دليل حضور او در پست‌ها و عناوين مختلف است، از مجيزگويي رئيس دولت‌هاي نهم و دهم براي كسب مناصبي چون مديريت تئاتر شهر و مديريت مركز هنرهاي نمايشي گرفته تا پشت پا زدن به دولت منقضي شده و با چرخشي 180 درجه به سمت دولت جديد غش‌كردن و در سفرهاي انتخاباتي همراه رئيس دولت يازدهم و دوازدهم تا مرز پارگي حنجره نيز پيش‌رفتن، تنها گوشه‌‌اياز رفتار كاسبكارانه و منفعت‌طلبانه اين مدير به‌ظاهر فرهنگي است. حال معلوم نيست براي جا خوش كردن در دولت سيزدهم با هر گرايش و سمت‌وسويي ولو در ضديت با دولت فعلي از چه مايه خواهد گذاشت و چگونه و با كدامين حربه به دولت دوازدهم ضربه خواهد زد.»

انتقاد كيهان از پارسايي

اين انتقاد تند از عملكرد پارسايي، پيش‌زمينه‌اي شد تا در زمان اعلام روي صحنه رفتن «اليور توييست» روزنامه كيهان نيز عملكرد وي را نقد كند. اين روزنامه در انتقاد از اجراي نمايش«اليور توييست» مي‌نويسد: «متأسفانه حسين پارسايي كه پيش از اين به عنوان يكي از چهره‌هاي تئاتر مذهبي و دفاع مقدسي شناخته مي‌شد نيز به چنين جرياني پيوسته است. به طوري كه وي از نمايش‌هايي چون «بانوي آب و آيينه» و «اين فصل را با من بخوان» ابتدا به مديريت شبكه نمايش خانگي رسيد و در دوران وي، اين شبكه شاهد انتشار نازل‌ترين سريال‌ها بود و سپس به تئاتر تجاري پيوست. كارگرداني كه خاستگاهي ارزشي دارد، به جاي پرداختن به موضوعات بر زمين‌مانده در عرصه تئاتر، متني تكراري و غيرضروري را براي اجرا انتخاب كرده است.»

شهرزاد، اليور توييست و محمد امامي

به جز كارنامه پارسايي، پشت‌پرده‌هايي از نحوه تبليغات«اليور توييست» و تعامل پارسايي با تهيه‌كننده «شهرزاد» خبر‌ساز شده است. پارسايي، در آخرين شماره هفته‌نامه شهرزاد كه همزمان با انتشار هر قسمت از اين سريال منتشر مي‌شد، يادداشتي را در ستايش «شهرزاد» نوشت و در آن براي تهيه‌كننده اين سريال آرزوي موفقيت كرد. پارسايي، پيش‌تر نیز از محمد امامي تهيه‌كننده «شهرزاد» حمايت كرده ‌بود و شايد همين حمايت تمام‌قد بود كه باعث شد به‌رغم شهرت بد امامي در پرونده اختلاس از صندوق ذخيره فرهنگيان، ساخت«شهرزاد» متوقف نشود؛ كاري كه براي ديگر توليدات شبكه نمايش خانگي بي‌سابقه بوده. آيا امامي اين محبت پارسايي را بي‌پاسخ گذاشته است؟ خبرگزاري «تسنيم»، در گزارشي افشاگرانه با عنوان «‌نقش تهيه‌كننده سريال شهرزاد در نمايش اليور توييست چيست؟» از جبران محبت‌هاي پارسايي از سوي امامي مي‌نويسد.

به گزارش«تسنيم»، «اين روزها بنرهاي «اليور توييست» به جاي شهرزاد در خيابان‌هاي تهران خودنمايي مي‌كند. ابهام كجاست؟ ابهام در رابطه پارسايي و تيم شهرزاد است. پارسايي در بلبشو و حواشي پيرامون شهرزاد، به خصوص مسائل غيرشفاف مالي آن حامي سريال باقي ماند. اجازه داد تا سري دوم آن نيز ساخته شود و محمد امامي، تهيه‌كننده پرحاشيه و البته متهم مالي به سرمايه‌گذاري خود ادامه دهد.‌»، اين خبرگزاري مي‌افزايد: «اين پرسش اكنون مطرح مي‌شود كه آيا حسين پارسايي بنرها را از مجموعه شهرزاد اجاره كرده است؟ آيا او هزينه‌هاي آن را متقبل شده است؟ آيا او تلاشي براي شفاف‌سازي آن كرده ‌است؟ هزينه هنگفت تبليغات شهري كه جامعه تئاتري به جز چند مورد انگشت‌شمار و آن هم به لطف شخصيتي چون رضا حداد، از پسش بر نمي‌آيد، در «اليور توييست» چگونه تأمين شده است؟ با توجه به ابهام موجود، اگر تيم شهرزاد فرصت تبليغاتي خود را به شكل رايگان در اختيار حسين پارسايي قرار داده باشد، مصداق بارز تخلف مالي ـ براي مثال ارتشا ـ نخواهد بود؟»

نادر فتوره‌چي، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، در توييترش نوشته‌است: «آبان 95 «مديركل نمايش خانگي» از سريال فاخر متهم اختلاس از صندوق ذخيره فرهنگيان«حمايت فرهنگي»مي‌كند. آبان 96 متهم اختلاس از صندوق ذخيره فرهنگيان از تئاتر فاخرِ مديركل نمايش خانگي «حمايت مالي» مي‌كند. اگر اسم اين «فساد» نيست، چيست؟»

روابط عمومي نمايش «اليور توييست» در جوابيه گزارش «تسنيم» از حضور اسپانسر مشترك در ساخت سريال «شهرزاد» و اجراي «اليور توييست» خبر داده و ارتباط ميان «پارسايي» و «امامي» را رد كرده است، با اين وجود «تسنيم» اين پاسخ را فاقد اسناد مي‌داند.


به بهانه موفقیت‌های بین‌المللی مستند «درخت زیتون سعد»

خمپاره آمریکایی چگونه تمام آرزوهای یک کودک را بر باد داد؟

مستند «درخت زیتون سعد» روایتی از پسربچه سوری است که بر اثر برخورد خمپاره‌های داعش در یک زمین فوتبال، چشم‌هایش را از دست داد. او حالا خودش را در خانه زندانی کرده است.

«کودک» تعریفی از دلخوشی است. او توقع زیادی ندارد. دلش به عروسکش، کانون گرم خانواده‌اش یا توپ فوتبالش خوش است. به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کند چه برسد به این‌که دلهره جنگ را در دل داشته باشد.

آیا تاکنون به این سؤال فکر کرده‌اید که برای یک کودک، جنگ چه ‌معنایی می‌تواند داشته باشد؟ اصلا آیا یک کودک آمریکایی، انگلیسی یا اسرائیلی مزه تلخ جنگ را چشیده است؟ اما انگار این گزاره برای همه صحیح است به‌جز کودکان مسلمان، به‌جز کودکان سوری و به‌جز آیلان و سولاف و البته این دفعه «سعد».

«سعد» یک پسربچه سوری است که دلخوشی‌اش درخت زیتونش است که عصرها با دوستانش زیر سایه آن درس می‌خواند و دلخوشی دیگر او توپ فوتبال و بچه‌های محل است که با هم بازی می‌کنند؛ انگار برای بار دیگر قرار است که جنگ چهره زشت خود را نشان بدهد.

اهل سوریه است و رتبه ممتاز مدرسه، فوتبالش هم خیلی خوب است. همه چیز خوب پیش می‌رود تا آن روز لعنتی، آن خمپاره لعنتی که وسط زمین فوتبال فرود آمد و بینایی سعد و دوستانش را برای همیشه گرفت. پس از همان روز خودش را در خانه زندانی کرد و به‌جز مادر دلسوزش، هیچ کس دیگر او را ندید.

سه سال قبل شبکه خبری NBC آمریکا از نتایج یک تحقیق مشترک بین سازمان اروپایی «تحقیقات تسلیحات جنگ» و کردها گزارش داد. این گزارش نشان می‌دهد بیش از 20 درصد از پوکه‌های باقی مانده از گلوله‌ها و خمپاره‌های مختلف استفاده شده از سوی داعش در حمله به شهرهای مختلف در عراق و سوریه ساخت ایالات متحده آمریکا است.

مستند «درخت سعد زیتون» فیلمی به‌کارگردانی احمد زائری و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر است. این مستند روایتی از پسربچه‌ای به ‌نام سعد است که در جریان حمله تروریستی داعش به سوریه و توسط خمپاره‌های آنان بینایی خود را از دست می‌دهد. او و دوستانش در حالی که در زمین فوتبال مشغول بازی بودند، مورد حمله خمپاره‌ای داعش قرار گرفته و سعد چشمانش را از دست می‌دهد. پس از این واقعه، او خودش را در خانه زندانی می‌کند، دیگر به مدرسه نمی‌رود و خبری هم از فوتبال بازی کردن و سرکشی به درخت زیتون مورد علاقه‌اش نیست. قصه فیلم از زمانی شروع می‌شود که سعد خودش را زندانی کرده و مادرش سعی می‌کند او را از این زندان خارج کند.

این مستند این روزها در حال درخشش در بسیاری از جشنواره‌های خارجی است و جوایز زیادی را به خود اختصاص داده است. اولین نمایش این فیلم در سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر بود و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. بعد از آن، این فیلم در جشنواره فیلم‌های کودکان و نوجوانان به نمایش درآمد و در این جشنواره، نامزد بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شد.

در ادامه، نوبت به حضور در جشنواره‌های خارجی رسید تا در خارج از مرزهای ایران هم به کسب موفقیت بپردازد.

این فیلم، در جشنواره فیلم‌های «صلح آسیا» در پاکستان حضور پیدا کرد و نامزد بهترین فیلمنامه شد.

«درخت زیتون سعد» هم‌چنین برنده بهترین صداگذاری، بهترین بازیگر نقش جوان (عبدالرحیم الحلبی) و بهترین فیلم از نظر مخاطبان در جشنواره As iFF (All Shorts Irvington Film Festival) در آمریکا شد.

این فیلم چندی پیش نیز به‌عنوان بهترین فیلم از نگاه مخاطبان در جشنواره فیلم نیویورک شناخته شد و همچنین توانست جایزه بهترین فیلم از جشنواره «ارلز کورت» لندن را از آن خود کند.

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: