فاطمه اقوامی
این روزها انگار آسمان به زمین نزدیکتر شده... بوی عطر سیب عجیبی در فضا پیچیده است... اگر خوب گوش کنید صدای قدمهایی را میشنوید که ضربآهنگشان بر سینه جاده موسیقی بینظیری را مینوازد... اگر با چشم دل نگاه کنید صف ملائک را میبینید که بالهایشان را فرش راه کردهاند و با اشک چشم مسیر را آب و جارو میکنند... مهمانان یک به یک ستونها را میشمارند و سبکبار و دلآرام به سوی بهشت میروند... بهشتی همین حوالی که برای زمینیان به ودیعه گذاشته شده است... میزبان با مهربانی انتظار میکشد تا سایه محبتش را بر سر همه بگستراند... مهمانان با شوق خود را بر آستان او میرسانند تا سر ارادات فرود آورند و خود را به بزم عاشقیاش برسانند... در این مسیر فرقی نمیکند از اهالی کدام دیار باشی... قطرهای هستی در میان امواج خروشان اقیانوس عشق او... عقربهها به سرعت در حرکتند و فرصتی نمانده به وعده قرار در آن دوراهی اعجابانگیز که جاذبه هر طرفش دل را به سوی خود میکشاند... عاشقان مهیا شوید که اربعین از راه رسیده است...
چشم بر هم زدیم سفره محرم جمع شد و هنگامه اربعین رسید... آنها که پای دعوتنامهشان مهر خورده کولهباری سبک بر دوش گرفته و خود راهی شده یا میشوند... آنها هم که از قافله جاماندهاند دل شکستهشان را به دست مسافران میسپارند تا با خود ببرند و دخیل ضریح یار کنند... حال که همه به گونهای خود را در این راه سهیم و شریک میکنند بگذارید ما هم به قدر وسع اندکمان جرعهای از این چشمه ناب بنوشیم و به رسم عظیم و جهانی پیادهروی اربعین نگاهی بیندازیم.
کنار قدمهای جابر، سوی نینوا رهسپایم!
چشمانش نمیدید اما بوی خوش یار را از فرسنگها دورتر حس میکرد. جابر بن عبدالله انصاری را میگویم صحابی باوفای پیامبرصلیاللهعلیهوآله و یار دیرین علیعلیهالسلام. در کربلا نبود اما تا شنید این قوم نابکار چه بر سر دردانه هستی آوردهاند چهل روزه خود را از مدینه به کربلا رساند و نامش را به عنوان اولین زائر ارباب در تاریخ ثبت کرد. بر طبق روایات تاریخی عطیه بن سعد کوفی او را در این سفر همراهی میکرد. عطیه ماجرای این زیارت را اینگونه نقل میکند:«... هنگامی که نزدیک کربلا رسیدیم، جابر در نهر فرات غسل کرد و لباس پوشید، آنگاه سر کیسه عطری را باز کرد و مقداری از آن را بر بدن خود پاشید و خود را خوش بو ساخت... هنگامی که نزدیک قبر رسید، گفت: «دست مرا به قبر برسان». دست او را روی قبر نهادم. جابر از بسیاری غم و اندوه از هوش رفت و روی قبر افتاد. من به سر و صورتش آب پاشیدم. آن گاه که به هوش آمد، سه بار فریاد زد: «یا حسین». سپس گفت: چگونه دوستی است که پاسخ دوست خود را نمیدهد؟ آن گاه به خود پاسخ داد و گفت: «چگونه میتوانی پاسخ بدهی، در حالی که رگهای گردنت بریده شده، خونت ریخته شده و سرت از بدن جدا گشته است؟ گواهی میدهم که تو زاده بهترین پیامبران، فرزند سرور مؤمنان، همزاد تقوا، از نسل هدایت، پنجمین عضو اصحاب کسا، فرزند سرور برگزیدگان الهی و زاده زهرا اطهرسلاماللهعلیها، سرور زنان جهان هستی...»
چهل روز بعد تو سوخت جان زینبت
براساس نقل مشهور که سید بن طاووس یکی از معتقدین به این روایت است 40 روز بعد از واقعه عاشورا، کاروان اسرا از شام به کربلا رسیدند و بعد از زیارتکنندگان مزار حضرت حسینعلیهالسلام بودند. چنان چه در کتاب اعیان الشیعه در ادامه نقل عطیه آمده است: «سیاهی کاروانی از سوی شام پدیدار شد. به جابر گفتم: اینک سیاهی کاروانی از سوی شام نمودار شده است. جابر گفت: برو از این کاروان برای ما خبری بیاور. اگر از افراد عمروبن سعد بودند، برگرد و خبر بده. من رفتم و طولی نکشید که بازگشتم و گفتم: جابر، برخیز و به پیشواز حرم رسول خداصلیاللهعلیهوآله بیا. اینک زینالعابدین است که همراه عمهها و خواهرانش میآیند. جابر با سر و پای برهنه حرکت کرد. هنگامی که نزدیک امام سجادعلیهالسلام رسید، امام به وی فرمود: آیا تو جابری؟ عرض کرد: آری. امام فرمود: جابر، در این مکان بود که مردان ما کشته شدند، کودکانمان را سر بریدند، زنانمان اسیر گشتند و خیمههای ما را آتش زدند.»
اما در نقلهای دیگر تاریخی با استناد به برخی شواهد این اتفاق را رد میکنند و بازگشت کاروان اهلبیت به کربلا را مربوط اولین اربعین نمیدانند بلکه معتقدند این رویداد در اربعین سال دوم اتفاق افتاده است. به هر حال فارغ از زمان، براساس اکثر نقلها کاروان اهلبیت در راه برگشت از شام به مدینه وقتی به دوراهی عراق و مدینه رسیدند از امیر کاروان درخواست کردند آنان را از سمت کربلا گذر دهد تا بتوانند مزار حسینعلیهالسلام و یارانش را زیارت کنند. وقتی به دشت پربلای کربلا رسیدند، سخت گریستند و نالههای جانسوزشان دل عرشیان را به درد آورد. زنان روستاهای مجاور هم به آنها پیوستند و در اولین مراسم عزای حسینی شرکت کردند. زینبعلیهاالسلام در میان جمع زنان آمد و با صوتی حزین فرمود: «وا اخاه! وا حسيناه! وا حبيب رسولالله و ابن مكه و منا! و ابن فاطمة الزهراء! و ابن علي المرتضى! آه ثم آه!» و بعد از آن بیهوش شدند.
اسرار اربعین!
به صورت کلی عدد 40 در قرآن و روایات جایگاه ویژهای دارد و به نظر میرسد اسراری پشت آن نهفته باشد. حالا که حرف از اربعین سرور و سالار شهیدان است، برای پی بردن به قدر و قیمت این مدت زمانی خاص، خوب است به برخی آیات قرآن، رویدادها و روایاتی که در آن عدد 40 نقش داشته نیم نگاهی بیندازیم:
ـ مدت وعده الهی با موسی برای گرفتن دستور و الواح و مناجات موسی با خدا چهل شب بود. آنطور که در آیه 143 سوره اعراف خداوند میفرماید:« وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَةً ...»
ـ در آیه 15 سوره احقاف از سن چهل سالگی به عنوان بلوغ و تکامل انسان در نظر گرفته می شود و میفرماید:«...وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ...» یعنی وقتی انسان به سن چهل سالگی میرسد از خداوند میخواهد توفیق شکرگزاری از نعمتهایش را به او بدهد و خواستار توفیق انجام عمل صالح از خداوند میشود.
ـ بعثت برخی از انبیا در سن چهل سالگی اتفاق افتاده است.
ـ از زمانی که حضرت آدم از بهشت هبوط کرد تا وقتی توبهاش پذیرفته شد 40 روز طول کشید.
ـ برای عذاب قوم حضرت نوح 40 شبانه روز باران بارید و تمام جهان را آب فرا گرفت تا ناپاکان قوم از بین بروند.
ـ وقتی قوم موسی فرمان پیامبرشان را نادیده گرفتند و عصیان کردند خداوند 40 سال آنها را در بیابان سرگردان نمود.
ـ هنگامی که قرار است فاطمه سلاماللهعلیها پا به عرصه وجود بگذارد، یک اربعین فاصله بین حضرت محمدصلیاللهعلیهوآله و خدیجهسلاماللهعلیها لازم میشود تا با عبادت و نیایش در این 40 روز در روح و جان خدیجه برای استقرار وجود فاطمه آمادگی به وجود آید.
ـ در روایتی از امام محمدباقرعلیهالسلام آمده است: «ما مِنْ عَبْدٍ یَخْلُصُ العَمَلَ لله تعالی اَرْبَعینَ یوماً اِلّا ظهرَتْ ینابیعُ الحِکْمَۀِ مِن قَلْبِهِ عَلی لِسانِهِ»یعنی کسی که تا 40 روز برای خدا خالص شود چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود.
ـ در روایت دیگر پیامبر اکرم میفرماید: کسی که از امت من چهل حدیث را که در امور دین به آن ها نیازمند است، حفظ کند، خداوند روز قیامت او را در صف فقها و دانشمندان برمیانگیزد.
خلاصه که در اسلام و فرهنگ ناب شیعه عدد 40 دارای حکمت و اسراری است و چله گرفتن برای رسیدن به مدارج معنوی در منابع اسلامی جایگاه ویژهای دارد. و در این میان اربعین حسینی به خاطر قدر و منزلت واقعه عظیم عاشورا مقام و مرتبه ممتازی پیدا کرده است.
نشانه مؤمن:
زیارت امامحسینعلیهالسلام در تمام ایام سال توصیه و تأکید شده و در باب ثواب و پاداش آن روایات فراوانی از ائمه اطهار به ما رسیده است اما در این میان زیارت روز اربعین حس و حال دیگری دارد. حتما شما هم روایت امام حسن عسکریعلیهالسلام را بارها شنیدهاید که 5 نشانه برای مؤمن ذکر میکنند که یکی از آنها زیارت بارگاه امام حسینعلیهالسلام در روز اربعین است.
پای پیاده... هم پای جاده... ره میسپارم به عزم زیارت
دلی عاشق و یک کولهبار سبک تنها چیزی است که این روزها برای یک سفر رویایی نیاز است. سفری به قلب آسمان. سفری که وصف لحظات لذتبخشش در قالب کلمات و جملات نمیگنجد و حتما باید تجربه کنید تا شیرینیاش را بچشید. سفری که این روزها با نام «پیادهروی اربعین» غوغایی در سرتاسر عالم به پا کرده طوری که حتی پای آنان که اسلام دین و آیینشان وتشیع مذهبشان نیست هم به این بزم عاشقی باز شده است.
در تاریخ آمده که سنت زیارت کربلا با پای پیاده در زمان شیخ انصاری رسم بوده اما بعد از آن برای چندین سال به فراموش سپرده شده تا اینکه دوباره توسط «شیخ میرزا حسین نوری» احیا میشود. این عالم بزرگ اولین بار روز عید قربان با پای پیاده به همراه 30 نفر از دوستان و مسیر نجف تا کربلا را در سه روز طی کردند و بعد از آن هم تصمیم گرفتند این کار را هر سال تکرار کنند.
این سنت بین علما و مراجع و شیفتگان خاندان اهلبیت رواج و رونق پیدا کرد اما زمان دیکتاتوری صدام این رسم و آیین با مشکلات زیادی روبرو و وقفهای در آن ایجاد شد گرچه اخبار از پیادهروی مخفیانه مردم و علما در این زمان حکایت میکند، سفرهایی که گاهی به قیمت جان تمام میشد. بعد از سقوط صدام دوباره این زسم زیبا جانی دوباره گرفت و مردم عراق در کنار دیگر مجبان و شیعیان جلوه با شکوهی از عشق و ارادت خود را به نمایش گذاشتند و حالا در این سالهای اخیر به یک رخداد عظیم مبدل شده، رخدادی که وحدت بینظیر شیفتگان و پیروان راه و سلوک عاشورایی را به رخ جهانیان میکشد.
یک رکورد عاشقانه
سنت حسنه پیادهروی آنقدر دارای قدر و قیمت است که امام صادقعلیهالسلام در وصف ارزشش این چنین میفرماید: «کسی که با پای پیاده به زیارت امام حسینعلیهالسلام برود، خداوند به هر قدمی که برمیدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو میکند و یک درجه مرتبهاش را بالا میبرد ...» چنین وصفهای بینظیری از زیارت اباعبدالله با پای پیاده از قدیمالایام آتش اشتیاق را در دل عشاق شعلهورتر میساخت تا جایی که در بین علمای بزرگوار کسانی بودند که با وجود مشکلات فراوان، خطرات را به جان میخریدند و بارها مسیر نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند. سید آزادگان حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی از جمله این افراد است. وی در خاطرات خود میگوید: « در دوران طلبگی در شهر نجف بیش از 100 مرتبه این مسیر را پیاده به عشق زیارت امام حسینعلیهالسلام طی کردم.»
عشق و علاقه او به زیارت امام حسینعلیهالسلام به میزانی بود که بعد از آزادی از چنگال اسارت با وجود بسته بودن مرز کربلا، در سال 1372 مراسم قرائت دعای عرفه را در مرز خسروی برپا کرد.
پشت سر مرقد مولا، روبرو جاده و صحرا...
لذت بخشترین بخش سفر به اعتقاد بسیاری از آنها که از شهد شیرین سفر اربعین چشیدهاند، لحظهای است که زائران روبرو به صحن و سرای مولای متقیان سلام میدهند و اجازه سفر میگیرند و از همان جا مسیر عاشقی را آغاز میکنند. لحظهای ناب و غیر قابل وصف. زائران زیادی مسیر قبرستان «وادی السلام» را برای آغاز راه برمیگزینند . آنها ابتدا به مقام شامخ علمای بزرگی چون آیتالله قاضی طباطبایی که در وادیالسلام مدفون هستند ادای احترام کرده و سپس با طی کردن مسافتی به مسیر اصلی پیادهروی میرسند. از این جا به بعد مسیر با عمودهایی علامت گذاری شده است. زائران باید 1452 ستون یعنی 82 کیلومتر را پشت سر بگذارند تا به ورودی شهر کربلا برسند.
موکب به موکب دلم بیقراره
هیئتها یا ایستگاههای صلواتی که در زبان عربی به آن موکب میگویند در تمام طول مسیر انواع خدمات را در اختیار زائران قرار میدهند. این موکبها سرشار از تابلوهای زیبای دلدادگی است. اینجا همه بر سر خدمت رقابت میکنند. مردم عراق هر آنچه دارند در طبق اخلاص میگذارند و آنچنان رسم مهماننوازی به جا میآورند که زبان از وصف و قدردانی قاصر میشود. در سالهای اخیر به غیر از مردم عراق دیگر کشورها مخصوصا ایران عزیز هم خودشان را در این امر شریک کردهاند. البته نباید یادمان برود که اصل میزبانی با مردم عراق است و نباید به هیچ وجه در این امر خللی وارد شود.
سخنی با زائران:
اگر شما هم امسال در جمع زائران هستید و یا سالهای بعد قصد این سفر معنوی را دارید باید بدانید که:
ـ کولهبار سبک بردارید. سعی کنید از کولهپشتی راحت و سبکی استفاده کنید که بندهای آن نازک نباشد و ستون فقرات شما را در طول مسیر اذیت نکند. بهترین وزن کوله بین 4 تا 7 کیلوگرم است. یادتان باشد با توجه به اینکه در این سفر معمولا از محل اقامت ثابت مخصوصا در روزهای پیادهروی خبری نیست بار سفر همیشه همراه شماست و به این خاطر هر چقدر سبکبارتر باشید راحتتر مسیر را طی خواهید کرد.
ـ کفش مناسب از ضروریات این سفر است. کفشی را انتخاب کنید که کفی مناسب داشته باشد و عرق نکند. در غیر این صورت ممکن است کوفتگی عضلانی و تاول در پاها باعث آزار شما شود. حتما قبل از سفر چند روزی کفش انتخابی خود را استفاده کنید تا از راحت بودن پایتان در کفش مطمئن شوید. اگر برایتان مقدور است حتما یک دمپایی همراه خود داشته باشید. روز آخر که ممکن است پایتان تاول بزند استفاده از دمپایی کمک کننده خواهد بود.
ـ لازم نیست مواد غذایی همراه خود ببرید چون در طول مسیر سفره پر برکت اطعام به بهترین نحو گسترده است. فقط همراه داشتن کمی آجیل یا تنقلات انرژیزا میتواند قوای بدنی شما را تأمین کند.
ـ اگر از داروی خاصی استفاده میکنید حتما به میزان لازم همراه داشته باشید. در صورتی که به بیماری خاصی مبتلا هستید آن را روی برگهای نوشته و همراه داشته باشید تا اگر خدایی نکرده دچار حادثهای شدید نیروهای امدادی بتوانند راحتتر و سریعتر به شما کمک کنند.
ـ با آنکه آب و هوای کشور عراق معمولا گرم میباشد اما به آن اعتمادی نیست! بنابراین حتما لباس گرم بیرون همراه داشته باشید. سعی کنید لباسهای گرمتان را طوری انتخاب کنید که دکمه یا زیپ داشته باشد تا بتوانید به راحتی در طول مسیر آن را کم یا زیاد کردن کنید.
ـ اگر همراه دارید بدانید امکان گم کردن او در طول مسیر وجود دارد. از آنجا که به آنتن دادن تلفنهای همراه هم چندان اعتمادی نیست بهتر از همان ابتدای مسیر شماره ستونی را به عنوان محل قرار انتخاب کنید. ذکر انی نکته ضروری است که ستونهای دارای شماره رند بسیار شلوغ هستند پس بهتر است قرارتان زیر ستونهای فرد باشد.
ـ سعی کنید قرآن یا مفاتیح همراه خود داشته باشید تا در مسیر پیادهروی بتوانید به قرائت آنها بپردازید تا دنبال حرف زدن و کارهای بیهوده نروید.
آمدهام ای شاه پناهم بده
زائرین معمولا بعد از 3 روز پیادهروی خودشان را در روز اربعین به صحن و سرای حضرت ارباب میرسانند. لحظهای که انگار به بهشت موعود رسیدهاند و خودشان را غرق در دریای مهر و محبت صاحب آن صحن و سرای رویایی میبینند. آن لحظات گفتنی و شنیدنی نیست. اصلا مگر میشود هنگامه رسیدن عاشق به معشوق را توصیف کرد؟! فقط باید بود و با عمق وجود آن را دریافت. روز اربعین همانطور که گفتیم قدر و منزلتی بزرگ دارد و برای آن آداب و اعمال خاصی ذکر شده است. حتی آنان که بخت یارشان نبوده و از قافله جاماندهاند میتوانند با به جا آوردن آنها خودشان را در ثواب زیارت سهیم کنند و مطمئن باشد نظر لطف سیدالشهدا نصیبشان میشود. مهمترین این اعمال قرائت زیارت اربعین است. زیارتی با این مطلع:«السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ...»
قدر این گوهر ارزشمند را بدانیم!
پیادهروی اربعین در این سالها به یک گردهمایی بزرگ مسلمانان تبدیل شده است. معنویت عجین شده با روح این حماسه بزرگ گوهری ارزشمند و قیمتی است که باید از آن به بهترین نحو استفاده کرد. زائرینی که راهی این سفر معنوی میشوند نباید آن را یک سفر زیارتی صرف در نظر بگیرند بلکه به جاست به این اتفاق جهانی به چشم یک فرصت ناب برای زمینهسازی ظهور نگاه کنند. ارتباطگیری با شیعیان سایر کشورها و به رخ کشیدن وحدت مسلمانان برای جهانیان یکی از برکات این سنت حسنه است. همه زائرین باید با هر اقدامی که در توان دارند به باشکوهتر برگزار شدن این رسم و آیین کمک کنند و از تمام لحظات این سفر معنوی بهره گیرند.