فاطمه نیکبخت
فکر کنید خبر برسد که قرار است هفته دیگر نیروهای آمریکایی به کشورمان حمله کنند! بدون شک همه نیروهای نظامی به خط میشوند... تجهیزات مورد ارزیابی قرار میگیرد... پدر و مادرها برای جان فرزندانشان دلشوره میگیرند... دلهرهای معقول مسئولین را گرد هم میآورد تا بنشینند و طراحی عملیات کنند... دشمن، نیروها و راههای تاتکتیکیاش مورد ارزیابی قرار میگیرد... راههای نفوذ شناسایی شده و بسته میشوند و خلاصه تمام ملت و مسئولین دست به دست هم میدهند تا پشت دشمن را به خاک بمالند...
حتما الان با خود میگویید چه شده که از جنگ و حمله سخن میگوییم؟! نگران نشوید خبری نیست و این سخن رنگی از واقعیت نداشت اما این را گفتم تا شما را با خودم همراه کنم میدان جنگ و کارزاری دیگر... جایی که به مراتب از این جنگ و حمله خطرناکتر است... اگر در اینجا نگرانی برای جان است آنجا روح شما و باورهایتان آماج حملات قرار میگیرد... همان جا که دشمنتان نامرئی است و اسلحهاش زیبا و سحرانگیز... آنجا که باید کوله جنگیتان از دانش و آگاهی پر باشد تا بتوانید دوام بیاورید... جایی که جنس تقلبی در زرورقی زیبا به جای جنس اصیل عرضه میشود و گاهی بدجور هم فروش میرود... آنجا که حق و باطل در هم آمیخته میشود... همان کارزاری که قرار است شما از راه به بیراهه بکشاند.. حالا بگویید با این توصیفات بیشتر باید از شنیدن خبر کدام یک از این دو جنگ دل نگرانتر شویم؟! این جنگ هم متعلق به امروز و دیروز نیست، قدمتی دارد به عمق تاریخ ولی متأسفانه همیشه مورد غفلت واقع شده است با آنکه دایرهاش وسیع است و ابزارش متنوع و جذاب... یک روز فیلم است و آهنگ و هنر، یک روز هم دین و خدا و عرفان... عرفانهای نوظهوری که فقط ظاهرشان زیبا و جذاب و منطبق با اصل است اما پرده از ماهیت اصلیاش برداشته شود جز سیاهی و تاریکی و تباهی چیزی نیست و اما این هفته به سراغ یکی از این عرفانها رفتهایم که در سالهای اخیر سایه شومش بر سر کشور عزیزمان سنگینی میکند... سراغ «عرفان حلقه» همان که این روزها موسس و بانیاش در انتظار تأیید یا رد حکم اعدام خود نشسته است... سعی شده در این مجال کوتاه اطلاعات و آگاهیها مفیدی در اختیارتان قرار گیرد... با ما همراه باشید و فرا گیرید و به دیگران بیاموزید تا شاید حتی یک نفر را از خطر سقوط نجات دهید...
نگاه کارشناسانه:
از قدیم گفتهاند باید کار را سپرد دست کاردان... و ما هم بر همین اساس از همکاری و همراهی یک کارشناس خبره استفاده کردیم تا اطلاعات و آگاهیهای عرضه شده در این پرونده دقیق و اصیل باشند. در دو بخش اصلی پرونده که به معرفی عرفان حلقه و آموزههای آن میپردازد، از مباحث مطرح شده توسط این کارشناس ارجمند بهره بردیم... پس ابتدای کار لازم است اندک شناختی از ایشان به دست بیاوریم:
فاطمه میرزائیان پس از تحصیل در رشته ادبیات فارسی وارد حوزه شده و تا پایان سطح 3 پیش رفته است. در حال حاضر او مدیر مؤسسه محراب اندیشه است که با هدف مقابله با جریانات انحرافی هم از نظر پژوهشی و هم از نظر میدانی شروع به کار کرده است.
او فعالیت تخصصیاش در زمینه عرفان حلقه را با «انجمن نجات از حلقه» شروع کرده و دو سال مدیر این انجمن بوده است. این انجمن با همکاری تعدادی از طلاب علوم دینی تشکیل شد که در کنار آسیبدیدهها و جداشدهها از این فرقه، به تحقیق درباره عقاید و آثار این عرفان دروغین پرداختند. در این انجمن برای شناخت بهتر و دقیقتر هم کار پژوهشی صورت میگیرد و هم جلسات مناظرهای با طرفداران و مسترهای عرفان حلقه برگزار میشود.
خلاصه فاطمه میرزائیان با چند سال تحقیق و ارتباط مستمر با آسیبدیدههای این فرقه کاملا به زیر و بم آن آشنا شده و عزمش را جزم کرده تا در راه نجات دیگران گامی بردارد.
قسمت اول: شناخت عرفان حلقه
سرو کله عرفان حلقه از کجا پیدا شد؟
محمدعلی طاهری در سال 1335 در کرمانشاه به دنیا آمد. تا دوران دبستان در این شهر بود اما بعد از آن با خانواده به ترهان مهاجرت کرد. خود او مدعی است که نبوغ بالایی داشته و در دوان دبیرستان چند اختراع دارد اما هیچ کدام را با مدک و سند اثبات نکرده است. البته مثلا عکس یک نوجوان در کنار هویدا منتشر کرده و ادعا میکند که به خاطر اختراع هواپیمای بدون ملخ از دست هویدا جایزه گرفته است.
مهندس واقعی یا تقلبی؟
گرچه طاهری به اسم مهعندس یا دکتر خوانده میشود اما حتی برای مدرک دیپلمش هم سندی ارائه نکرده است. او در دهه 60 سفری به ترکیه داشته که به ادعای خودش برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک به آن کشور رفته است. اما میگوید چون زبان بلد نبودم به اشتباه مهندسی مواد را انتخاب کردم و بعد از سه سال تحصیل به ایران برگشتم ولی اولا دانشگاهی که او اسم میبرد در ترکیه وجود ندارد و فقط دانشگاهی با نام مشابه هست که بر اساس تحقیقات مدارکی که این قضیه را ثابت کند در آن دانشگاه موجود نیست.
براساس گفتههای خودش مدتی بعد باز هم برای تحصیل به ژاپن سفر میکند ولی چون زبانشان سخت بود نتوانستم آنجا بمانم و برگشتم. از آنجا که کار فرادرمانی او بسیار به «ریکی» ژاپن شبیه است به نظر میرسد علت سفر طاهری به ژاپن برای آموزش چنین فرقهای بوده است.
بعد از اینکه از ژاپن به ایران برمیگردد به گفته خودش مشغول فعالیت اقتصادی ساختمانسازی میشود که البته این مسأله را هم نمیتواند ثابت کند.
شروع عرفان حلقه
طاهری خودش میگوید در سال 57 از خدا و دین متنفر بوده است ولی یکدفعه مکاشفهای برایش اتفاق میافتد که او را به شبکه شعور کیهانی متصل کرده و او این شبکه را کشف میکند. به گفته خودش حدود 30 سال روی مباحث عرفان حلقه کار میکند. تا سال 77 که در کرج کلاسهای «تله انرژی پاتی» را با ادعای درمان بیماریها برگزار میکند اما در این راه شکست میخورد و آن کلاسها تعطیل میشود. بعد از مدتی یعنی در سال 82 دوباره کلاسها را با عنوان «عرفان حلقه» از سر میگیرد.
او در مکانهای مختلف کلاسهایش را برگزار میکند و حتی کتابی را هم به چاپ میرساند. طاهری به واسطه آشنایی سالن دانشگاه تهران را که برای اموزشهای طبهای مکمل اجاره داده میشده، مدتی اجاره و کلاسهایش را در آنجا برگزار میکند که همین بعدا زمینهای میشود تا ادعا کند دانشگاهیان و دانشجویان پای درس او مینشستند و وجه علمی به کار خودش بدهد اما کسانی که با این فرقه و افرادش آشنا باشند وقتی فیلمهای این کلاسها را ببینند متوجه میشوند اکثریت سالن مسترهای خود طاهری هستند.
چون در ابتدا کارشناسان و مسئولین با این فرقه آشنایی نداشتند کسی از مطالب و آموزشهای آن اطلاع نداشت اما بعد از چند سال وقتی آسیبها و تفکرات انحرافی آن کمی روشن میشود، با آن برخورد شده و طاهری در سال 89 برای اولین بار دستگیر میشود. متأسفانه زمان زیادی برای شناخت این عرفان حلقه طول میکشد و فعالیتهای آن کسترش زیادی پیدا میکند و در نقاط مختلف کشور کلاسهایش برگزار میشود. طاهری پس از تحمل چند ماه حبس با امضای تعهدی آزاد میشود اما متأسفانه دوباره شروع به فعالیت و برگزاری کلاس و جلسات مخفی میکند تا آنکه در سال 90 برای دومین بار دستگیر میشود و تاکنون در زندان به سر میبرد. از 5 شهریور 96 حکم اعدام برای ایشان صادر شده است که البته او در خواست تجدید نظر داده که باید منتظر حکم دیوان عالی کشور ماند.
فرادرمانی؛ از ادعا تا واقعیت
در مورد طاهری ادعا میشود که از مراکز علمی مدارک و جوایزی کسب کرده که مهمترینش ادعای دریافت دکترای افتخاری طب مکمل از دانشگاه ارمنستان است. در صورتی که یکی از فعالین آن دانشگاه به نام «پروفسور علی نامور» با ارتباطی که با سایت انجمن نجات از حلقه داشته توضیح میدهد که طاهری ادعای خودش مبنی بر کشف یک روش درمانی طب مکمل را به دانشگاه معرفی کرد و قرار شد مدارک علمی آن را ارائه دهد ولی هیچ مدرکی را ارسال نکرد. در دوران آزادی سال 89 تا 90 او هیأتی را با مبالغ هنگفت به دانشگاه ارمنستان میفرستد و با وعده ارسال اسناد روش درمانی مدک را میخرد که البته هیچگاه اسنادی را ارائه نمیدهد. در نتیجه بعد از یکسال دانشگاه قرارداد همکاری را فسخ میکنند و آن دکتری باطل میشود. قضیه مدارک ادعایی دیگر هم بر همین منوال است یعنی همه با پول خریداری شده یا اصلا ربطی به عرفان ندارد. حتی یکی از مسترهای خانم فعال در آمریکا به نام «نیرومنش» هنوز نتوانسته فرادرمانی را در آنجا اثبات کند. اگر این فرادرمانی واقعا یک روش علمی بود ، مطمئنا آنها از آن استفاده میکردند. در حالی که ما میببینیم پزشکان خارج از کشور علیه عرفان حلقه و روش فرادرمانی حرفهای بسیاری زدهاند.
حتی وقتی از مسترها خواسته میشود مدارک قبل و بعد از درمان بیمارانی که ادعا میکنند درمان شدهاند را ارائه دهند تا روی آنها کار کارشناسی شود تا در صورت تأیید از آن استفاده، مدرکی برای ارائه ندارند.
در کلاسهای عرفان حلقه چه میگذرد؟
راه جذب عرفان حلقه بیشتر از طریق درمان است. مسترهای این حلقه در ارتباطشان کنار افراد افراد مینشینند و سر صحبت را باز میکنند وقتی فرد از بیماری یا درد و رنجی حرف میزند، از فرادرمانی برای او میگویند حتی ممکن است در همانجا اتصالی برقرار کنند. آن وقت فرد با حسی که ایجاد میشود باورش میکند چیزی وجود دارد. آون وقت مستر از این فرصت استفاده کرده و او را برای حضور در کلاسها دعوت میکند.
کلاسهای عرفان حلقه در 8 ترم برگزار میشود. هر ترم 6 جلسه است. هر جلسه کلاس طاهری 3 ساعت بود ولی الان مسترها مدت زمانش را به یک ساعت تقلیل دادند. ابتدای ورود فرد باید یک سوگندنامه امضاء کند که به کلاسها پایبند باشد، ناشکری نکند و بپذیرد که رسالت الهی برعهده دارد. بعد این 8 ترم، دو ترم مستری و سایمنتولوژی و یک ترم دیگر را میگذرانند. بعد از این 11 ترم که نهایتا چند ماه طول میکشد، آنها مستر یا استاد حلقه یا فرادرمانگر میشوند.
جنگیری مدرن!
اولین ترم عرفان حلقه، فرادرمانی است. به آنها یاد میدهند که چطور اتصال بگیرند و چطور اتصال را روی دیگران پیاده و آنها را درمان کنند. یک بحث تشعشع دفاعی هم دارند که به اصطلاح میتوانیم آن را جنگیری بگوییم. یعنی ترمی است که قرار است جنهای بیماران خارج شود! فیلمهای آن هم در فضای مجازی موجود است که طاهری دارد جنها را خارج میکند. همه باید این ترم را بگذرانند تا جنهایشان خارج شود.
تفویض حلقه!
هر ترم حلقههای خاص خودش را دارد. طاهری ابتدای کار 72 حلقه آن معرفی کرده است. در هر ترمی بنا به مطالبی که آموزش میدهند حلقه تفویض میکنند. تفویض یعنی طاهری که آن سالها به شعور کیهانی متصل و از طرف خداوند انتخاب شده دارای این حلقههاست و این حلقهها را به مسترهای خودش تفویض کرده است. حالا آن مسترها هم به صورت هرمی این حلقهها را به دیگران تفویض میکنند. فرد نمیتواند به تنهایی حلقه را کسب کند. طاهری میگوید حتما باید در کلاسها شرکت کنید و حلقهها از طریق تفویض مسترها به شما منتقل شود.
بعد از آموزش اتصال حالا باید لایحه محافظ بگیرید. مستر به فرد میگوید ساعتی را مشخص کن و در اتصال بنشین تا من از همان راه دور لایه را اعلام کنم و به شما تفویض شود. در آموزههای عرفان حلقه فرد نباید قبل از گرفتن لایه محافظ فرادرمانی را شروع کند چون به او حمله شده و آسیب میبیند. حالا اینکه اینحلقه و لایحه محافظ دقیقا چیست، خودشان هم نمیدانند. طاهری «لایه محافظ» را لایهای از جنس آگاهی تعریف میکند. اما این مطلب ایراد دارد چون آگاهی تفویضی نیست بلکه باید آن را کسب کرد.
بسیاری از افراد بعد از اتصال دچار مشکلات فراوان میشوند. البته آنها این قضیه را با توضیحاتی توجیه میکنند. میگویند بیماریها به خاطر رسوخ جن و روحهای سرگردان در شما به وجود میآید. آنها اسم بیماریهای روحی و جسمی که از اتصال برای فرد ایجاد میشود را برونریزی میگذارند. یعنی اینکه چون جنها و روحهای سرگردان دارند از بدن فرد خارج میشود، اذیت و آزار پیش میآید که باید آن را تحمل کند تا تمام شود. اگر بپرسید این برونریزی چقدر طول میکشد؟ میگویند نمیدانیم، بستگی دارد چقدر جن جذب کرده است! یا مثلا اگر فرد برونریزی را تحمل کند و حالش خوب شود و دوباره این اتفاق برایش بیفتد. میگویند حتما کار خطایی مرتکب شدی و دوباره جن جذب کردی و با این توجیهات سعی دارند خود را تبرئه کنند.
متأسفانه از زمانی که طاهری دستگیر و کلاسها غیر قانونی اعلام شده است، افراد این حلقه فعالیتشان را در فضای مجازی شروع کردند و این به شدت خطرناک است.
چرا فرقههای دروغین قدرت جذب دارند؟
متأسفانه در کنار مباحث که این فرقهها مطرح میکنند و شاید برای جوانان جذابیت بالایی داشته باشد، دلایلی دیگری هم به گسترش این جریانات و تفکرات کمک کرده است:
ـ برخی از مردم به دنبال راه میدانبر برای رسیدن به معنویت و خودسازی و سلوک هستند و دوست ندارند به شرعیات و عقاید اسلامی تن بدهند و دلشان می خواهد خیلی راحت به نتیجه برسند. این جریانات و عرفانهای کاذب هم با روشهای جذاب و تکنیکهای خاصی که دارند، این افراد را جذب میکنند.
ـ ما در تربیت و پرورش هوش معنوی مردم ضعیف عمل کردهایم و میکنیم. ما از نظر آموزش اعتقادی و دینی خوب کار نکردیم. بخشی از جامعه ما از نظر اعتقادی درست آموزش ندیدند و باورهای اعتقادیشان خیلی عمیق نیست و راحت جذب چنین مباحثی که به اسم عرفان اسلامی فعالیت میکنند، میشوند. متأسفانه حتی متولیان آموزش و پرورش با اینکه 12 سال از عمر یک جوان را در اختیار دارند ولی او را به گونهای آموزش نمیدهند که بتواند از عقایدش دفاع کند. در نتیجه در برابر هجمه و تفکرات انحرافی خودش را میبازد. از آن طرف هم خانوادهها از مدرسه و دانشگاه انتظار دارند که این تربیت دینی را به فرزند منتقل کند.
ـ مشکلات موجود در جامعه هم علت دیگری برای رشد این عرفانهای کاذب است چون بعضی از مردم مشکلات جامعه را به جای اینکه به مدیریت ضعیف یا به برنامهریزی ناصحیح برخی مسئولین نسبت دهند، اصل دین را زیر سؤال میبرند و دینزده میشوند.
ـ برخی از این فرقهها و عرفانهای کاذب مثل عرفان حلقه یک راه کسب درآمد هم محسوب میشود و کسانی که تحصیلات، تجربه یا مشکلی دارد، میتوانند از طریق برگزاری کلاسهای این فرقه به درآمد مالی هم برسد.
ـ یک عده هم واقعا معاند هستند. با دین و انقلاب مشکل دارند و به طرف جریاناتی میروند که معتقدند این جریانات دارند با این نظام و دین مقابله میکنند و دوست دارند جزو این فرقهها شوند.