عالمی مدتها بود در دعا حال نداشت و نیز لذت عبادت از او گرفته شده بود. بسیار ناراحت بود تا اینکه شبی در خواب به او الهام شد:این ثمره خرمای حرام است. از خواب بیدار شد و یادش آمد روزی از مغازهای خرما خریده است. بعد از حساب کردن پول هنگام خروج از مغازه میبیند یکی از خرماها پوسیده که بدون اجازه صاحب مغازه آن را با خرمایی تازه عوض کرد. همین یک لقمه باعث میشود لذت عبادت از او گرفته و دعایش مستجاب نشود.
...