نيره ساري
«كودكان كار» به جاي كودكي كردن مجبور هستند دست به كاري بزنند كه مناسب سن آنها نيست يا اينكه رفعكننده نيازهاي مادي خانوادههاي خود هستند. امروز در حالي اين موضوع با عنوان آسيب اجتماعي شناخته ميشود و براي حل آن دنبال دلايل منطقي بايد گشت كه يك عده مادر خوش ذوق، با استعداد و شيك با پشتكار فراوان و صرف هزينههاي مادي و معنوي كودك خردسال خود را از شش ماهگي در فضاي مجازي به نمايش ميگذارند تا با كسب شهرت از وي يك سلبريتي با صدها هزار فالوور بسازند. در نهايت با گرفتن اسپانسري يكي از آتليههاي معروف يا برند لباس كودك، درآمدهاي ميليوني به جيب بزنند. برخي معتقد هستند اين كار با كار پدر و مادري كه كودك خود را براي فالفروشي، گلفروشي و شيشهشويي سر چهار راه ميگذارند، مشابهتهایی در ایده و رفتار دارند و بايد براي هر دو تحت عنوان «كودك كار» به يك اندازه دلسوزي كرد، اما به نظر ميرسد اين دو در رفع نيازهاي مادي و معنوي تفاوت فاحشي دارند كه نبايد ساده از كنار آن گذشت.
امروز با كودكان كاري مواجه هستيم كه علاوه بر تأمين نيازهاي مادي، تأمينكننده انواع و اقسام كمبودهاي روحي والدين خود نيز هستند؛ چراكه در موج چشم و همچشمي و سلبريتيسازيهاي امروزي مجبور هستند با نمايش لباس، تيپ و موي خود به رقابت با ساير كودكان و مادرانههاي مدرن بپردازند و پرچم پيروزي را براي غناي روحي والدينشان بالا ببرند. لازم است بپرسيم كجا هستند جمعيتهاي مدافع كودكان كار تا به نگاه عاري از كودكانههاي مانكنهاي اينستاگرام برسند و در برابر اين حجم از خودخواهيهاي مادرانه كه براي هيچ است، آستين بالا بزنند؟
وقتي صفحات اينستاگرام را باز ميكنيد مملو از كودكاني شده كه شبيه مانكنهاي بزرگسال در انواع و اقسام حالات و مكانها با لباسهاي مختلف ژست عكس گرفته و خود را به نمايش گذاشتهاند. كودكاني كه نگاه آنها عاري از كودكانهها و شيطنتهاي بچگانه است و تمام مدت به اين فكر ميكنند من بايد شبيه برترين سلبريتيها باشم تا بتوانم لايك بيشتري دريافت كنم.
...