کد خبر: ۱۲۰۷
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۴
پپ
صفحه نخست » شما و ما


در زمان موسی خشکسالی پیش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسی رسیدند که ما از تشنگی تلف می‌شویم و از خداوند متعال درخواست باران کن. موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود. خداوند فرمود: موعد آن نرسیده. موسی هم برای آهوان جواب رد آورد. تا این‌که یکی از آهوان داوطلب شد که برای صحبت و مناجات بالای کوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیزکنان پایین آمدم بدانید که باران می‌آید وگرنه امیدی نیست. آهو به بالای کوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه کرد ناراحت شد. شروع به جست ‌و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال می‌کنم و توکل می‌نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پایین کوه رسید باران شروع به باریدن کرد. موسی معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و این پاداش توکل او بود.

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: