کتاب گلستان یازدهم با مقدمه زیبایی از سوی نویسنده آغاز میشود، جایی که بهناز ضرابیزاده میفهمد، منزل خانواده چیتسازیان درست در مقابل خانهاش قرار داشته است و او سالها از آن بیخبر بوده است. جایی که در آن بسیاری از اتفاقات تلخ و شیرین داستان ثبت و ضبط شده است و نویسنده تا آن زمان از آن بیخبر بوده است. نکتهای که در ذهن مخاطب جرقهای ایجاد میکند که شاید در کنار خانه ما نیز خانه شهیدی وجود داشته باشد و هر شهید، ماجرا و داستان منحصر به فرد خود را روایت کند.
پس از این مقدمه، فصل نخست کتاب با نام «خاطراتم فیلم میشود»، آغاز میشود. نویسنده با ابتکاری زیبا دست به خرق عادتی در عرصه روایت زده است و با ظرافتی هنرمندانه داستان زندگی مشترک زهرا پناهیروا و شهید علی چیتسازیان را از پایان مادی زندگی مشترک و شهادت شهید بزرگوار آغاز میکند. همین ابتکار نویسنده باعث جذابیت هرچه بیشتر کتاب شده است و خواننده را در آغازین فصل کتاب با هجومی از احساسات راوی مواجه میکند، در جایی که راوی فرزند خود را به دنیا آورده است و مانند هر زنی پس از زایمان بیشترین نیاز عاطفی و حمایتی را به همسرش دارد، اما ناگهان به یاد میآورد که شوهرش سیوهفت روز قبل در منطقه ماووت شهید شده است و باید بدون حضور فیزیکی او زندگیاش را با تنها یادگارش ادامه دهد.
این کتاب با زبانی صادقانه به شرح زندگی یکسال و هشتماهه مشترک شهید چیتسازیان و همسرشان پرداخته است. فرماندهای که در جبهه به دلیل مهارتهای رزمی و شجاعتش به عقرب زرد معروف بود، در خانه با مادر و همسرش به اندازهای با مهر و محبت رفتار میکند که گویی این قلب رئوف هیچگاه سابقه حضور در حرب و قتال را نداشته است. گلستان یازدهم به زیباترین شکل توانسته است قسمت مهمی از نیمه پنهان زندگی شهید چیتسازیان را به مخاطبان معرفی کند.