کد خبر: ۱۱۳۶
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۱
پپ
صفحه نخست » مشاوره


زهرا کیایی

همه انسان‌ها صاحب باورهایی راجع به خود، دیگران و جهان پیرامونشان هستند که عینک آنان را در شناخت و تفسیر وقایع و دنیای اطرافشان می‌سازد. تفاوت دیدگاه افراد و جهان‌های متفاوت آن‌ها نیز از همین روست! کمتر اتفاق می‌افتد که شما و دوستان‌تان یا حتی اعضای خانواده نسبت به یک رخداد یا پدیده مشترک یا یک فرد هم‌عقیده باشید و تفسیری یکسان داشته باشید! این امر مبنای تنوع افراد و البته شکل دهنده نوع ارتباط آن‌ها با یکدیگر و از آن مهم‌تر پایه شکل گیری بیماری یا سلامت روان است.

چگونگی شکل‌گیری باورها

از ابتدای تولد تا زمانی که که یک فرد به بزرگ‌سالی بالغ بدل می‌شود با تجارب متعددی در زندگی دست و پنجه نرم می‌کند و هریک از روابط او با تک تک اعضای خانواده، به ویژه والدین و در مرحله بعد ارتباط وی با اولیای مدرسه و دوستان تأثیری ماندگار در ساخت باورها و شکل نهایی عینکی دارد که بناست جهان خویش را با آن به نظاره بنشیند! تجربیات تلخ و شیرین زندگی و مشکلاتی که برایش در جریان رشد به وجود می‌آید او را بر آن می‌دارد که جهت یافتن راه حلی کارآمد بیندیشد و عمل کند. در این بین برخی از این راه‌حل‌ها مؤثر واقع می‌شود. هرچند تربیت به موقع و صحیح والدین در این دوران بهترین فرصت برای شکل دادن به باورهای درست و کارآمد در کودکان و ساخت شخصیت سالم در آنان است اما آنچه مورد امید و انتظار روان‌شناسان است اغلب محقق نمی‌شود و والدین در بسیاری مواقع با روش‌های نادرست فرزندپروری نقشی مخرب را ایفا می‌کنند به گونه‌ای که حتی در صورت عدم مداخله و سپردن کودکشان به جریان طبیعی زندگی نتیجه ای بهتر نسیبشان می‌شود! به عنوان مثال کودک 7 ساله‌ای که با تولد فرزندی دیگر در خانواده مواجه شده و اکنون تمام نگاه‌ها را متوجه او می‌بیند و خودش را از توجهات پیشین محروم می‌یابد شروع به بهانه‌گیری و داد و فریاد می‌کند تا نظر والدین را به خود برگرداند اگر این شیوه مؤثر بیفتد کودک در سن مدرسه هر زمان که احساس طرد یا بی‌توجهی توسط معلم مدرسه را داشته باشد شروع به بهانه‌جویی و داد و فریاد می‌کند و چنانچه باز هم در اینجا روش خود را کارآمد بیابد؛ آرام آرام این باور در او شکل می‌گیرد که «با قلدری می‌توانی حتی به فراتر از خواسته‌هایت دست یابی». در مثال دوم کودکی را در نظر بگیرید که در درون خانواده برای خوردن آب مادرش را صدا می‌زند و مادر بلافاصله برای او لیوان آبی خنک تهیه می‌کند یا زمانی که تکالیفش را با اهمال‌کاری به دقایق پایانی واگذار می‌کند، مادر شروع به نوشتن تکالیف کودک خویش می‌کند! زمانی هم که در مدرسه میان او و هم طبقه‌اش مشکلی پیش بیاید و به مادر شکایت کند مادر بلافاصله برای حل مشکل در مدرسه حاضر می‌شود. در سنین نوجوانی و جوانی نیز مادر همچنان کارهای ریز و درشت او همچون شستن جوراب‌ها یا جمع کردن رختخواب یا تمیز کردن اتاق را انجام می‌دهد. باور شکل گرفته از طی کردن روند پیش گفته این خواهد بود که «همواره کسی هست و باید باشد تا مشکلات مرا حل کند و من خود به تنهایی قادر به بهبود مشکلات و مدیریت زندگی خویش نیستم!». با طی این روند باورها به سبک‌های فکری و سپس سبک رفتاری یا عادات رفتاری وی بدل می‌شود و در موقعیت‌های مختلف بزرگ‌سالی نیز فرد به استفاده از آن‌ها اهتمام می‌ورزد.

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: