مدیر مسئول
روزهای پر هیاهو و پر سر و صدای انتخابات را هیچکس از یاد نمیبرد. اقتضای انتخابات ظاهرا وعده دادن و شعار دادن بیشتر شده است. هر که بیشتر وعده بدهد، نظر بیشتری را به خود جلب میکند و در نتیجه پیروز میدان خواهد شد. این سنت و سیئه و روش ناپسند چند سالی است که تأثیر مستقیمی بر انتخابات گذاشته و باعث شده هر حرف راست و دروغی به هم آمیخته شده و به خورد مردم داده شود. نتیجه هم معلوم است بلافاصله بعد از انتخابات، همه چیز از یادها میرود. هیچکس نباید به یاد بیاورد که قرار بود چه بشود. هیچکس نباید بپرسد که چرا آن وعده بر زمین ماند و هیچکس و هیچکس. این روش نامبارک در انتخابات اخیر هم، کاملا بروز و ظهوری آشکار داشت. در یک ماراتون نفسگیر و در یک هیجان کاذب، مطالبات جامعه به اوج رسید. به گروههای مختلف، وعدههای متعدد داده شد وعدههایی که حتی برآورده شدن و اجرایی شدن ده درصد آن میتوانست وضع کشور را متحول کند و جمع زیادی از مردم ایران را به آرزوهای خود برساند. یک نمونه ساده را با هم مرور کنیم: «سهم و حق زنان». ترجیع بند سخنان رئیسجمهور و معاون اول او که هر دو در قالب یک کاندیدا و به صورت پوششی در انتخابات و در مناظرات آن شرکت کرده بودند، برای به دست آوردن نیمی از جمعیت ایران، تمسک به همین عبارت بود: «ما سهم زنان را میدهیم»، «ما حق زنان را میدهیم»، « ما در مورد زنان به عدالت رفتار میکنیم»، «تاکنون هیچکس چنان و چنان نکرده است!، ما خواهیم کرد»، «هیچکس حق مدیریت زنان را نداده اما ما خواهیم داد». مرور حرفهای آن روز دهها و صدها نمونه از این دست را نشان میدهد. جمع زیادی از زنان ایران سالهاست که در زمره بهترین و نخبهترین افراد کشور هستند. زنان تحصیلکرده، باشعور و با شخصیت و با تجربهای که ثابت کردند میتوانند میداندار بسیاری از عرصهها باشند و خوش بدرخشند با این امید این جماعت با امید به تحقق آن وعدهها در انتخابات شرکت کرد و جمع زیادی از زنان به رئیسجمهور کنونی رأی دادند و منتظر تحقق وعدهها شدند. اما در سوی دیگر رئیسجمهور به کرسی ریاست تکه زد و همه چیز تمام شد!
...