کد خبر: ۱۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۷
پپ
پاساژگردی؛ تفریحی کاذب برای جوانان
صفحه نخست » ج مثل جوان



نیلوفر حاج قاضی

حتما شما هم می‌دانید که پاساژگردی به یک ژست اجتماعی تبدیل شده و هر کسی که اسم پاساژهای بیشتری، به خصوص در مناطق خاصی از شمال تهران را، بلد باشد انگار کلاسش بالاتر است و سری توی سرها درآورده است. این تفریح جدید و ناشی از بی‌برنامگی متولد رشد پاساژهای غول‌پیکر در شمال یا مرکز تهران و چند شهر بزرگ صنعتی است. معلوم است تا از این پدیده استقبال نشود مشابه آن در سایر نقاط به وجود نمی‌آید. پاساژگردی هم مثل خیلی دیگر از پدیده های جدید فرهنگی ـ اجتماعی پدیده‌ای است که در جامعه امروز ما و زیر سایه رنگ گرفتن تجملات پا گرفته و شاید بشود گفت از طرف جوانان و نوجوانان مورد استقبال بیشتری واقع شده است. پاساژگردها به خاطر گشت زنی های مکرر و پردامنه، به صورت بالفعل این قابلیت را دارند که نرخ اخرین اجناس برند را تحویل شما دهند و از آخرین نوسان قیمت‌ها باخبرباشند.

متر می‌کنم، پس هستم!

پاساژ جذابیت‌های خودش را برای نسل جوان امروز ما دارد. گستردگی و وسعت، چیدمان‌های مدرن و شیک، ویترین‌های پر رنگ ولعاب و نئون‌های رنگ رنگ مزین شدن به سالن سینما و تئاتر یا کافی شاپ و فودکورت، مفروش شدن با سنگ‌های شکیل و موزیک‌های ملایم و بوی عود و عنبر از مؤلفه‌هایی است که به خصوص در یک عصر تابستانی به سوی جوانانی که تا ظهر خواب بوده‌اند و بقیه اوقات روزشان را سر در گوشی خود فرو برده‌اند، چشمک می‌زند. در واقع در کنار اعتیاد به بازی آنلاین و اینترنت و تلگرام، برند‌بازی، فرار از مسئولیت و ازدواج، مدرک گرایی و... پرسه زدن در پاساژها و متر کردن معابر جلوی ویترین‌ها تعهد دیگری است که انگار بر دوش جوانان ما سنگینی می‌کند و خود را عمیقا ملزم به رعایت آن می‌دانند. جوانان در این وصله‌های شهری که سنخیتی با فرهنگ ایرانی ندارند پرسه می‌زنند و تعهدی هم به خرید ندارند. رنگ‌ها، نورها، موسیقی‌ها، صداها و افرادی از تیپ‌های رنگارنگ، کلیدی‌ترین نکات جذاب این پاساژها و مگامال‌ها هستند.

در حالی که قدیم‌ها، مغازه‌های کوچک در محله‌های قدیمی، حرف اول تبادلات پولی در خانواده را می‌زدند. موقع خرید از بقالی‌ها، فروشنده و خریدار هم یکدیگر را می‌شناختند. زمانی طولانی هم صرف احوال‌پرسی و گاهی چانه زدن یا ثبت خرید و فروش در دفتر اقساط مغازه می‌شد و چیزی به عنوان «نگاه کردن» و « قدم زدن بی‌هدف» آن هم بدون خریدن آن‌ها وجود نداشت. اما حالا پرسه‌زنی موضوعی «آزاد» است. تمام اجناس حاوی برچسب قیمت هستند. خیلی از آن‌ها با برچسبی به نام «off» جذابیت بیشتری پیدا کرده‌اند. این جذابیت همان موضوعی است که مثل یک مغناطیس قوی جوانان زنان و دختران را برای وقت‌گذرانی یا گاها برای خرید به سوی «هایپرها» و «مال‌ها» می‌کشاند.

مردم پاساژپسند

هانیه دانشجوی رشته مدیریت و مشغول تعطیلات تابستانی است. او نام و آدرس اکثر پاساژهای تهران را از حفظ است و حتی با افتخار نام فروشگاه‌های برندهای معروف در هر پاساژ را می‌داند و از کم و کیف غذاهای برخی از این پاساژها آگاه است. او معتقد است که می‌تواند بدون هیچ هزینه‌ای چند ساعت وقتش را در این مکان‌ها بگذراند و اگر بخواهد این مدت را در جای دیگری باشد، مثل سینما یا تئاتر یا شهربازی باید مبلغ زیادی هزینه کند. هانیه بچه مایه‌دار است و اکثر خرید‌های خود را هم از این مکان‌ها انجام می‌دهد.

مریم موحدنیا زن خانه‌دار است که مشتری پر و پا قرص هایپر است. او دلیل جذابیت این مکان‌ها را در امنیت‌شان می‌داند و معتقد است در این‌جا می‌تواند بدون دغدغه به دنبال اجناس مورد نیاز خود بگردد.

امیرحسین هم پای ثابت این مراکز خرید است و چون زیاد به سینما می‌رود، دوست دارد از سالن‌های سینمای تعبیه شده در این مراکز استفاده کند و کمی بیشتر وقت بگذراند. از طرفی معتقد است که در این مکان‌ها می‌شود با خیال راحت پرسه زد بدون این که نگران دخالت پلیس یا نیروی انتظامی ‌بود.

حوریه می‌گوید: پاساژها محل شادی است حتی اگر خریدی نداشته باشیم. چون همه چیز شاد و رنگی است . ضمن این که انبوه کالا در این قبیل مکان‌ها کار خرید را راحت می‌کند. من وقت زیادی برای گشت‌زنی ندارم و اولین جنسی را که به پسندم می‌خرم. برای همین معمولا توقعم در پاساژها و مراکز خرید برآورده می‌شود.

البته باید توجه داشت که پاساژها کاربرد دیگری پیدا کرده و به مکانی برای قرار و مدار هم تبدیل شده‌اند. چندی پیش تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان تهرانی، طی قراری که در شبکه‌های مجازی داشتند، در یکی از پاساژ‌های معروف تهران، ملاقاتی ترتیب دادند و همه این مسائل گواهی است بر تغییر کاربرد این مراکز در کلان شهر‌های کشور.

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: