نیلوفر حاج قاضی
نگوئید اهل این برنامهها نیستیم! که همه اهلش هستیم. خوب هم اهلش هستیم. اصلا دختر است و میل به دیده شدن. به خودنمائی و درخشیدن در یک مجلس. کافیست یکی از ما مهمونی یا عروسی دعوت بشویم آن وقت تمام همت خودمان را برای اثبات دختر بودنمان، یعنی جنس مونث بودنمان به کار میبریم.
دو، سه هفته قبل از عروسی، دغدغه داریم که: چی بپوشم؟! توی این مدت هم هر روز یا دو روز یک بار پرو داریم. دامن سبزه رو با بلوز گیپوردار ست میکنیم، یا پیراهن قدیمی صورتی رنگ رو که یک سال پیش برای عقدکنان دختر خاله خریده بودیم از کشو درمیاریم، اتو میکنیم و بعد هم از پوشیدنش منصرف میشویم و میرویم سراغ کت دامن گل بهیه! ممکنه به نتایجی هم برسیم یا نرسیم! آخر سر هم میرویم و یک دست لباس جدید میخریم. بعد از اینکه لباس مورد نظر را انتخاب کردیم حالا متناسب رنگ لباس، به رنگ آرایش صورت و مدل مو فکر میکنیم. اگر هم توی این مدت قبل از مهمونی، چیزی از لوازم آرایش مثل لاک و سایه و…کم داشتیم تهیه میکنیم. برای خرید یک لاک صورتی میرویم سر شهر و برای خرید سایه اکلیلی میرویم ته شهر! به خصوص اگر تازه عروس باشیم دلمان میخواهد یک سر و و گردن از بقیه عروسهای فامیل بالاتر بایستیم.
از یک هفته قبل هم نگران طلوع جوشهای غرورمان میشویم. پس رژیمیهم برای پوست صورت و آب شدن شکم کوچکمان میگیریم و شروع میکنیم به تهیه ماسک صورت، از شیر و تخم مرغ و هویج و خیار و توت فرنگی و گوجه فرنگی گرفته تا لیمو ترش. ساعت 8 صبح با دلهره از خواب بیدار میشویم. انگار قراره سر آزمون کنکور سراسری حاضرشویم. هیچی از گلویمان پایین نمیرود و با شکم خالی میرویم سراغ موهای بلندمان. ممکنه سشوار بکشیم یا برویم آرایشگاه سرکوچه بدهیم مهناز خانم برایمان مدل تیغ ماهی ببافه بعد بیائیم خونه و بایستیم جلوی آینه و از خودمان خوشمان نیاید و تمام تیغهای ماهی رو باز کنیم و تو دلمان به مهناز خانم بد وبیراه بگوئیم!
…