مریم سیادت
تصویر و تصوری که مردم و حتی بسیاری از قشر تحصیل کرده دانشگاهی از کشورهای صنعتی دارند، فانتزی و غیر منطبق با واقعیتهای آن کشورهاست. اجازه دهید مثال بیاورم. یک بار که بعد از دو سال اقامت در آمریکا به ایران آمده بودیم، با همسرم تصمیم گرفتیم قسمتی از مسیر دانشگاه تا خانه سابقمان را به یاد دوران تحصیل پیاده گز کنیم. در دوران تحصیل وضع مالی خوبی نداشتیم و سعی میکردیم راهها را حتیالمقدور پیاده برویم و کرایه تاکسی را برای مخارج زندگی نگه داریم.
وقتی در پیادهرو راه میرفتیم دو مرد جلو ما حرکت میکردند که یک نفرشان سیگار میکشید. در بین پک زدنهایش به سیگار به دوستش گفت: آمریکا که اینجوری نیست، نمیشود همینجوری راه بروی و سیگار بکشی، ممنوع است! من و همسرم به همدیگر نگاهی کردیم و خندهای زدیم. این حرف واقعا مضحک بود.
اطلاعات در باره حریم ـ خصوصی در غرب نیز به صورت مخلوطی از موارد درست و نادرست در اذهان ایرانیان گرد آمده است. در اینجا میخواهم مسأله حریم خصوصی را به بهانه بالا گرفتن بحث «حریم خصوصی در خودرو» اندکی باز کنم.
سال ۲۰۱۰ برای دیدار برادر و یکی از دوستان خانوادگی به شهر ونکوور کانادا رفته بودم. زمان المپیک زمستانی بود و از شلوغترین روزهایی که آن شهر به خود میدید. در ونکوور (و اغلب شهرهای کانادا و آمریکا) به دست گرفتن مشروب و راه رفتن در شهر ممنوع است حتی اگر چیزی از مشروب نوشیده نشود. اما جوانان، راه حلی خلافانه برای دور زدن قانون پیدا کرده بودند: آبجو را در لیوانهای قهوه استارباکس و مکدونالد میریختند! لیوانهای قهوه، مقوایی است و در هم دارد و به همین دلیل نمیتوان دید درون آنها چیست و اما چیزی که به چشم خودم دیدم: پلیس، جوانان را نگه میداشت، لیوان را از دست آنها میگرفت، در لیوان را باز میکرد و محتویات را میبویید. اگر محتویات لیوان حاوی مشروبات الکلی بود، آن را کف پیادهرو خالی میکردند. یک مورد را هم دیدم که دستگیر کرده و دستبند زده بودند.
...