کد خبر: ۱۱۰۰
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۳
پپ
صفحه نخست » نمای نزدیک


فائقه بزاز

گاهی اوقات به طور عمد گوشی همراهم را خانه جا می‌گذارم تا میزان وابستگی‌ام به این هیولا را تخمین بزنم. همیشه هم با اعتراض اطرافیانم مواجه می‌شوم که «... ای بابا! اگر خدانکرده اتفاقی بیفتد چه؟» من هم با خودم می‌گویم: «مگر بیست سال قبل که موبایل نبود اتفاقات بد نمی‌افتاد؟ مگر موبایل از اتفاقات بد پیشگیری می‌کند؟» اتفاقا گاهی همراه داشتن موبایل اضطراب بقیه را بیشتر میکند. خدا نکنه زمانی، کسی در جایی باشد که نتواند پاسخگو باشد یا جایی آنتن ندهد یا شارژ موبایلش تمام شده باشد آن‌وقت دل طرف مقابل هزار راه می‌رود. انگار وجود موبایل به طور صددرصدی همه را ملزم می‌کند تا همیشه برای پاسخگویی حاضر براق باشند.

این موضوع فقط تصور منِ نوعی نیست. پدیده‌ای فراگیر به صورت نوعی ترس مرضی یا فوبیاست که در علم روانشناسی از آن به موبوفوبیا تعبیر می‌شود. این عارضه بعد از همه‌گیر شدن تلفن‌های همراه و شبکه‌های اجتماعی و میزان استفاده مردم از تلفن‌های همراه افزایش پیدا کرده و ترس‌ و اضطراب غیرطبیعی ناشی از قرار گرفتن در شرایط و موقعیت‌های خاص را شامل می‌شود.

به هر حال این یک واقعیت است که موبایل جگرگوشه و پاره تنمان شده است خیلی از ما، وقتی از موبایلمان دور هستیم دچار نگرانی و اضطراب می‌شویم یا احساس خوبی نداریم. حتی مونس شب‌ها و سفر و حضرمان است و با آن به رختخواب می‌رویم. بروز این نوع احساس نیز به چند مورد بستگی دارد. گاهی فکر می‎کنیم با نبودن موبایل در انزوا قرار می‌گیریم و نمی‌توانیم با دنیای اطراف ارتباط برقرار کنیم. یا با خودمان فکر می‏کنیم ممکن است اتفاقی برایمان بیفتد و نتوانیم یکی را خبر کنیم. حتی ممکن است به خاطر فاصله گرفتن از نِت و اطلاعاتش فکر کنیم منبع ارزشمند اطلاعات خودمان را از دست داده‏ایم و دستمان کاملا خالی است. از همه بدتر گاهی هم نگرانیم مبادا گوشی به دست دیگران بیفتند و آبرویمان برود!

...

نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: