طیبه رسولزادگان
بچه که بودم، یکی از سؤالهایی که بین همکلاسیها رد و بدل میشد، این بود: «اسمت رو دوست داری؟» بعضیها میگفتند: «آره، خیلی.» بعضیها، رو ترش میکردند و جواب میدادند: «نه، اصلا.» و بعضیهای دیگر هم، احساسی داشتند بین این دو. لابد میپرسید: «من چه جوابی میدادم و چه احساسی داشتم؟» راستش، همان سالها، بعد از این که مدتی به اسمم فکر کردم؛ جوابم را پیدا کردم: «اسمم رو دوست دارم.» و این جواب، سؤال بعدی را به دنبال خودش آورد که همان پرسش کوتاه «چرا؟» بود. جوابم چه بود؟ آن اوایل میگفتم: «چون قشنگه. هم خوب تلفظ میشه، هم معنی خوبی داره.» میپرسیدند: «مگه معنیش چیه؟» میگفتم: «مریم، یعنی پاک.» بعدها فهمیدم که این معنی، معنای اصطلاحی اسم «مریم» است و این اسم، معنای لغوی هم دارد و آن هم پُرمعناست؛ مریم در لغت یعنی: «مرواریدِ دریا» و این یعنی یک چیز بسیار باارزش.
احساس خوبی داشتم از این اسم زیبا. هم در قرآن آمده، هم اینکه اسم بانویی باعظمت بوده؛ نام زنی که جزو چهار زن برتر میان آفریدههای خداست. بعدها، مفهوم دیگری هم به جمع قبلیها، اضافه شد و جایگاه اسمم را در نظرم بزرگتر کرد. مریم، یعنی «خادمه»؛ بانویی خادم در پیشگاه خداوند. دوست دارم این اسم را؛ دوست دارم صاحب اصلی این اسم را و دوست دارم مثل او، خادمی باشم در راهی که مورد رضای پروردگارم است.
نامگذاری از جنس برچسب
هر چیزی در این دنیا اسمی دارد تا شناخته شود و طبیعی است که مثل خیلی چیزهای دیگر، خوب و بد و مناسب و نامناسب داشته باشد. شاید برایتان عجیب یا خندهدار باشد اگر بشنوید کسی را بدون هیچ شوخی و تمسخری، «دمپایی» یا «پژو 206» یا حتی «تُن ماهی» صدا بکنند؟ چرا عجیب یا مضحک است؟ چون به شنیدنش عادت نداریم ؟ یا چون معنای دیگری را به ذهنمان میرسانند که تناسبی با اسم یک آدم ندارد؟
اگر فکر کنیم، میتوانیم بپرسیم: «وجه تَسمیه» این اسم چیست؟ یا به عبارت سادهتر، چرا این اسم را رویش گذاشتهاند؟ این سؤال، خیلی منطقی است. هر چیزی در این دنیا، دلیل و علت میخواهد و اسم هم باید تناسبی داشته باشد با صاحبش.
اسمی که روی کالاها و شرکتها گذاشته میشود، یک جور نامگذاری است و اسمی که روی بچهها میگذارند، یک جور دیگر. منظورم تفاوت در ماهیت نامگذاریشان است. وقتی کالایی میخواهد نامگذاری شود، معلوم است که دیگر تولید شده و کارش تمام است و اسمی که رویش گذاشته میشود برای معرفی و شناساندن آن است و قرار است حتی نوعی تبلیغ کیفیت و کاربرد هم باشد. اسم شرکتها هم به همین صورت، میخواهد بگوید مردم چه انتظاری ازشان داشته باشند.
ولی درباره بچهها اینطور نیست. چرا؟ چون هنوز هویتی شکل نگرفته که بخواهد با اسم معرفی شود و قرار است بچه، تازه شروع کند به رشد و پرورش. پس اسم در مورد فرزندان، برعکس عمل میکند و میگوید: «انتظار داریم این بچه در آینده، چه ماهیتی پیدا کند.»
...